حرف دل

میروم دور از همه با دنیای خود خلوت کنم باید اخر من به این بیگانگی عادت کنم

#در هم _برهم

به نام آرام بخش جان 

 

خیلی وقته متن ننوشتم ولی خب امشب آنقدر دلم از زمین و زمان گرفته که اومدم اینجا خودم و خالی کنم 

هر روز داره خبر های مختلف و ناخوشایند از گوشه کنار کشورمون میرسه گند های پیا پی اصن انگار کسی نمیخواد یه کاری انجام بده، اون از وضع اقتصاد مردم که کارت جراحی اقتصادی چنان بهشون زخم زده که از رکود بازار و کسب کسبه و تنگ دستی ملت میشه دید و این هم از اوضاع اجتماعی این مسیری نبود که قرار بود طی بشه مسیر منحرف شده انسانیت و اخلاق از بین رفته، این موضوع هم فقط از نگاه مسئولین به جامعه است که با بروکراسی های بیش از حد و غیر عقلانی و قانون گرایی بیش از حد احساس و عواطف را از مردم گرفتن

اون موقعی که با رنگ به دست ملت زده میشد فقط به جرم پوشیدن آستین کوتاه در معابر عمومی، باید به فکر این حجمه فساد در جامعه امروز می‌بود تصمیم های اشتباه در برخی برهه های انقلاب وضعییت اجتماعی امروز و به این شکل در آورد که متاسفانه الان هم برخورد درست و فرهنگ اجتماعی صحیح در دستور کار هیچ دستگاهی نیست

کاش کمی سکان داران ذی ربط و نفع کمی هم برنامه برای فرهنگ مردم داشتند کاش به فکر مقابله درست بودند نه مقابله به غلط و ناروا

جامعه ما مریض است ولی چاره اش سربریدن نیست چاره اش درمانه

کاش کسی بود می‌فهمید که همه اقسام جامعه به هم وابسته است وفقط یه قسم از کشور نباید مورد توجه باشد اقتصاد، مسکن، اجتماع و.... اینا همه بهم وابسته است.. چرا هیچ کس به فکر چاره نیست خدا داند!!!؟؟ 

 

فقط نگرانم برای روزی که یه قطره اشک مردم ازفقر، ویا یک قطره اشک از عدم عدالت  طوفان به پا کنه 

 

یاعلی مدد 

 

۳۰ تیر ۰۱ ، ۰۱:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

بدون عنوان

به نام آرام بخش جان

 به قول امیر المومنین ع هیچ روز انسان نباید مثه روز قبلش باشه ولی نمیدونم چیکار باید کرد که نشه من که الان چند سالی هست نوار زندگیم روی تکراره فقط وقتی سرگرم کارم و با مردم در ارتباطم یکم تنوع هست وگرنه بعد اون میشه یه نوار تکراری نواری که نه جلو میره نه عقب فقط پلی میشه تا بره جلو اگ میشد بزنیش جلو یا عقب خیلی عالی بود

بگذریم از روزمرگی بپردازیم به اصل ماجرا کدوم ماجرا نمیدونم برای خالی نبودن عریضه گفتم دیگ رد دادم به قول ممد 😄😄

ولی دنیا واقعا جای قشنگی نیست روزگار خیلی بی معرفته آدما همینطور، هرکی به فکر خودشه آدمیت دیگه مرده انگار همه شدن بنده پول و ثروت حق هم دارن تو مملکتی که هر روزش بدبختیه و اقتصاد داغون مجبورن دودستی کلاه خودشون بچسبن و برن تو وادی مادیات 

بیخیال هرچی بگیم فرجی نمیشه 

الهنا و ربنا من لنا غیرک 

یاحق 

 

۰۹ تیر ۰۱ ، ۰۰:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

امام رضایی

به نام آرام بخش جان 

خب آقا امشب شب میلاد امام رضا و شب بسیار با برکتیه ضمن تبریک عید امشب دعا کنیم در حق غریبه و آشنا که واقعا امشب با بقیه شبا فرق داره 

دلتنگ حرمتیم دلتنگ یه بار نگاه گنبد زیبا تو صحن گوهر شاد مارو که قابل نمیدونی بیایم نماینده ام اونجاس 

خلاصه که نماینده فرستادم اونجا به سمتتون که اگ صدا مارو نمیخوای بشنوی صدا واسطه ام و بشنوید 

ما خیلی میخوایم شمارو شمام مارو بخواه 

نگاهت و از ما برندار لطفا

 

دمت گرم امام رضا 

 

 

 

۲۲ خرداد ۰۱ ، ۰۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

دستای تو

به نام آرام بخش جان 

 

بچه ها جمع بودن نشسته بودیم دور هم، طرف میگفت ایشالا شما هم جور کنید دسته جمعی بیایم رستوران، فقط خندیدم  به خودم گفتم مگ عشق جور کردنیه، روزگار  متاسفانه این شده فعلا فقط امیدوارم دوست گلم تو این رودخونه عشق مجازی غرق نشه

قلب حقیقیه نه مجازی، قلب میتپه، کند میشه، تند میشه اینا یعنی عشق، مجازی از اینا داره!!؟؟

بیخیال

دلم حال و هوای یه داریوش قشنگ و داره 

بزار ببینم چی داریم. 

 

دستای تو 

 

ای که بی تو خودم و تک و تنها میبینم

هر جا که پا میزارم تو رو اونجا میبینم 

یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود 

قصه ی غربت تو قد صدتا قصه بود

یاد تو هرجا که هستم با منه داره عمر من و آتیش میزنه

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد

گونه های خیسم و دستای تو پاک می‌کرد 

حالا اون دستا کجاست، اون دوتا دستای خوب

چرا بی صدا شده لب قصه های خوب 

من که باور ندارم اون همه خاطره مرد 

عاشق آسمونا پشت یه پنجره مرد 

آسمون سنگی شده، خدا انگار خوابیده 

انگار از اون بالا ها گریه هام و ندیده 

یاد تو هرجا که هستم با منه 

داره عمر من و آتیش میزنه 

 

 

اینم از این خدایا شکرت بابت همه چی 

اسم متن هم باشه اسم این ترانه

 

 

۱۵ خرداد ۰۱ ، ۰۳:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

عهد تازگی

به نام آرام بخش جان 

دیشب و دیروز از جمله روز هایی بود که بهم خوش گذشت نه صرفا به خاطر ورود به 25سالگی نه، به خاطر داشتن یه تولد متفاوت توی قایق و در کنار دوست گلم گاهی وقتا دنیای غم هم که باشی وقتی رفیق داری خیالت نیست

یکسال از عمرم گذشت یکسالی که سرجمع تعریفی نداشت تمام امیدم به این ساله، الان که دارم مینویسم یه منظره فوق العاده دارم از دریا و جنگل و چقدر زیباست این نقاشی خداوند.

 

و اما یه ترانه زیبا

برای روز میلاد تن من نمیخوام پیرهن شادی بپوشی

به رسم عادت دیرینه حتی برایم جام سرمستی بنوشی

برای روز میلادم اگر تو به فکر هدیه ای ارزنده هستی

منو با خود ببر تا اوج خواستن بگو با من که با من زنده هستی

بگو با من که با من زنده هستی …

که من بی تو نه آغازم نه پایان ، تویی آغاز روز بودن من

نذار پایان این احساس شیرین بشه بی تو غم فرسودن من

بشه بی تو غم فرسودن من …

 

نمیخوام از گلای سرخ و آبی برایم تاج خوشبختی بیاری

به ارزشهای ایثار محبت به پایم اشک خوشحالی بباری

بذار از داغی دستای تنها بگیره هرم گرما بستر من

بذار با تو بسوزه جسم خسته‌م ببینی آتش و خاکستر من

تو ای تنها نیاز زنده موندن بکش دست نوازش بر سر من

به تن کن پیرهنی رنگ محبت اگه خواستی بیایی دیدن من

اگه خواستی بیایی دیدن من …

که من بی تو نه آغازم نه پایان ، تویی آغاز روز بودن من

نذار پایان این احساس شیرین بشه بی تو غم فرسودن من

بشه ب ی تو غم فرسودن من …

۰۹ خرداد ۰۱ ، ۰۶:۰۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

شب نوشت

به نام آرام بخش جان 

شبای قشنگیه شبای پست پادگان، یجورایی انگار نباشه خمارش میشم، انگار معتاد شدم به تنهایی و سکوت ولی وقتی شور و هیجان بر و بچه های دهه هشتادی که اومدن خدمت و میبینم یکم خستگی پیاده رفتن های طولانی و بی خوابیم و در میبره

اسمش فاضل بود گفت آقا مطیع میشه امشب برجک بیای پیشم گفتم دوری پسر ولی میام اگ شد تاریکی و تنهایی برجک آدم و خسته میکنه کسی که دیده باشه میفهمه چی میگم 

رفتم سراغش کز کرده بود رو سکو بتنی بقل برجک تا من و دید گفت میدونستم میای رو ساعت 1ساعت حرف زد. می‌ترسید تو شب حق هم داره ولی به روش نمی آورد 

خلاصه داستانیه تو شب هایی که پست داریم و شیفت پاسیم 

 

برم واسه یه ترانه خوشگل و باحال

 

بغض... 


با چی خالی کنم هر شب یه بغضی قد یه کوهُ
شبایی که بغل کردم یه قاب عکس بی روحُ
کجایی که ببینی من چه دردی میکشم بی تو
چه زجری میشکم وقتی میبینم جای خالیتو.
تو رفتی خاطرات تو
رفیق ِ اشک چشمامن
در و دیوار این خونه غریبی میکنن با من
یه دریا بودی و چشمم حریف بغض دریا نیستی
تو اونقدر دور رفتی که ازت
یکــ قطره پیدا نیست.
کجــایی . که ببینـی
من چقدر دل خسته و تنهام
ببیـنـی ، زندگی بی تـو
داره جون میده رو دستام

منو تو ما شده بودیم عذابم میده من بودن
با داغ ِ دوری از دستات یه عمری تن به تن بودن
دلم میگیره از تقدیر که دور از هم رهامون کرد
اگه قسمت جدایی بود واسه چی آشنامون کرد.
کجــایی . که ببینـی
من چقدر دل خسته و تنهام
ببیـنـی ، زندگی بی تـو
داره جون میده رو دستام

 

 

 

۳۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۰:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

پنجره

به نام آرام بخش جان 

 

خب این ماه عزیز هم در حال اتمام هست و عمر در حال سپری عمری که درحال طی شدن بدون توجه به آن که آیا ما جامانده این یا همراهیم خوب یا بد می‌گذرد و  چه بخوای چه نخوای همینه که هست با خوبی ها و خوشی ها شاد باش و با غم ها هم صبوری کن، توکل کن.

دلم یه مسافرت میخواد، یه مسافرت طولانی که هیچ خبری از هیچی نداشته باشم و به هیچی فکر نکنم برم یجا یه یه ماه فقط کیف کنم، کاش این اتفاق بیوفته واقعا نیازش دارم

خب بریم سراغ پنجره که اسم متن و گذاشتیم به خاطرش ترانه ای زیبا به قلم اردلان سرفراز عاشقانه ای کوتاه

پنجره

توی  یک دیوار سنگی.. دو تا پنجره  اسیرن
دو تا  خسته  دو تا تنها.. یکیشون  تو  یکیشون من

دیوار از  سنگ سیاهه.. سنگ سرد  و سخت خارا
زده قفل بی صدایی.. به لبای  خسته ی ما

نمی تونیم که بجنبیم.. زیر سنگینی  دیوار
همه ی  عشق  من و تو.. قصه هست  قصه ی دیدار

همیشه فاصله بوده..  بین دستای  من و تو
با همین تلخی  گذشته.. شب و روزهای من و تو

راه دوری  بین  ما نیست.. اما  باز اینم  زیاده
تنها پیوند من  و تو..  دست مهربون باده

ما باید  اسیر بمونیم.. زنده هستیم تا  اسیریم
واسه ما  رهایی  مرگه..  تا رها  بشیم  می میریم

کاشکی  این دیوار خراب شه..  من و تو  با هم  بمیریم
توی  یک دنیای  دیگه.. دستای  همو بگیریم

شاید اونجا  توی  دلها.. درد بیزاری  نباشه
میون پنجره هاشون.. دیگه دیواری  نباشه

 

یاعلی مدد 

۱۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۱:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

شرح مختصر

به نام آرام بخش جان

 

گاهی دنیا اینقدر تنگ میشه که دوسداری بزنی بره مرحله بعد دیگه از این مرحله خسته شدی و اذیتت میکنه با خودت میگی برو بعدی ببینم اوضاع چجوریه

و اینجاس که خدا میگه میدونم آشوبی ولی من از اشوبت خبر دارم، میدونم خبر داری ولی من طاقت ندارم  میگن دگ صبر ماله انسانه و صبوری حسن مرد، مردم گاهی صبرش تموم میشه بگذریم خودت بالاخره یکاری میکنی برام

 

دلم برای پدر تنها و غریبم تنگه، دلم برای صحن نجف و درد و دل با آقام تنگه، بابا جان میدونی چقدر دوست دارم بدجور دلتنگم و این روزا فقط ذکر نامت آرومم میکنه همین که بگم یاعلی و یاعلی و یاعلی

بابای عزیزم دعا کن برای بچه هات، عاشقات، قسم به فاطمه سلام الله حواست باشه بهمون اینجا کسی به کسی نیست 

دم شما گرم مهربان ترین مرد عالم 💛

 

یاعلی مدد

 

 

۰۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۳:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

نوستالژی

به نام آرام بخش جان 

 

تجربه موندن تو تاریکی و تنهایی انگار شده عادت، وقتی همدمت فقط یه ماهه و خدایی که در آن نزدیکیست تو این موقه ها کاری نمیشه کرد جز زمزمه و خوندن حالا هرچی مناجات، کتاب، یا ترانه هایی که بعضیاشون و سالهاست گوش نکردم و ناخوداگاه میاد

مثه ترانه دلتنگی که یهو اومد بعد از چند سال ترانه ای که واقعا قشنگ و خاطره انگیز بود برام 

کاش کامل یادم مونده باشه 

 

دلتنگی

تو نیستی و صدای تو هوای خوب این خونست
صدای پای عطر گل صدای عشق دیونست
تو از من دور و من دلتنگ تو آبادی و من ویرون
همیشه قصه این بوده یکی خندون یکی گریون

همیشه قصه این بوده تو یک لحظه تو یک دیدار
یک زخم از زهر یک لبخند تمام عمر فقط یک بار
پس از اون زخم پروردن پس از اون عادت و تکرار
ولی نصف یه روح این ور یه نیمه اون ور دیوار
خودت نیستی صدات مونده صدات چشمام رو گریونده
دلم روی زمین مونده فقط از تو همین مونده

نفس های عزیز من صدای پای شب بو هاست
صدای باد و بوی نخل هوای شرجی دریاست
سکوت اینجا صدای تو هوا اینجا هوای تو
پر از تکرار این حرفم دلم تنگه برای تو

همیشه قصه این بوده یا مرگ قصه یا آدم
ته دریاچه های عشق میجوشن چشمه های غم
همیشه عشق یعنی ابر غروب و غربت بارون
تو در من جوشش شعری صدای اون لب بی روح
خودت نیستی صدات مونده صدات چشمام رو گریونده
دلم روی زمین مونده فقط از تو همین مونده

و... 

این نیز بگذرد 

یاحق

 

۲۲ فروردين ۰۱ ، ۰۰:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

دلی

به‌ نام‌ آرام بخش جان 

و اما بعد 

سالی که نکوست از بهارش پیداست.... 

صبر و انتظار خلاصه تمام زندگی آدمی‌ست ولی حیف که عجولیم و من عجول تر از همه

ماه رمضان 01هم رسید و امسال هم به عشق خودت و به امید نگاهت به این بنده گناهکار تلاش می‌کنم تا یک نیم قدم بیام به سمتت، مهربان تر از پدر و مادرم، خدایی که باتو حالم خوب است و دمی که از تو دورم دیگر انسان نیستم

دلم فقط تورا می‌خواهد که بنشینی و حرف های دلم را بشنوی بی کنایه و سرزنش، دنیایم را برایت بگویم بدونه این که دنیایم را خراب دانی و آبادانی اش را از تو بخواهم

به قول شاعر گر همه خلق بگسلن دوستی ز ما، رنجیده نیستیم که ما با خدا خوشیم

با تو خوشم خوش ترین رفیق مهربان من 

یاحق

 

۱۸ فروردين ۰۱ ، ۰۱:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام