حرف دل

میروم دور از همه با دنیای خود خلوت کنم باید اخر من به این بیگانگی عادت کنم

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

فولاد!!

به نام آرام بخش جان 

تمام زندگی با تمام پستی و بلندی فقط یک حرف داره اونم ایستادنه

وایسادن در برابر هر چی سخته، هرچی برات مشکله و هزار تا سختی 

چرا باید وایساد آخه مگه چه ارزشی داره؟؟

دقیقا نکته اینجاست که چون تو ارزش داری باید وایسی 

قاعدتا یک روز قراره روز بهتری باشه، یه روز قراره بشی اون ایده آل خودت  برای دیدن این روز ها باید وایساد، وایساد و جنگید 

از پا افتاده که باشی میفهمی چی میگم آدم دقیقا روزی میتونه پاشه که کاملا از پا افتاده باشه 

خدا دقیقا فولاد و دوست داره فولادی که هرچی چکش خورده باشه به جا این که خم بشه محکم تر شده 

محکم تر از قبل 

آهن اول خم میشه بعد می‌شکنه بعد میشه فولاد 

اگه شکستی میشی فولاد 

 

خب از مقاومت و استاتیک درونی آدمی که بگذریم قشنگ ترین چیز گاهی سکوته 

وقتی بعضی فیلما و اعمال و احوال تکراری میشن فقط یه چیزی مثه یه سکوت یا نوشتن طولانی میچسبه چیزی که ذهنت و خالی کنه 

دلم برای روز های ابری کاشان تنگ شده برای دم غروب های اسلامی، برای سوز زمستان سلف به قول ممد که تو راه میگفت سوز بردمون 

ای بابا 

خدایا شکرت 

شکر اگه فولادیم اگه آهن 

اگه سختیم اگه بی طاقت فقط شما رو داریم و بس 

دنیا فقط اسمش گندش و آدماش 

ولی چیزی توش قشنگ تر از خودت نیست 

به وفور بهت نیاز داریم 

یا رفیق من لا رفیق له 

 

با تشکر از دوست ناشناس که پیام دادن 

یا حق 

۲۹ آبان ۹۹ ، ۰۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

راضیم به رضات

به نام آرام بخش جان 

دوراهی یکی از بدترین شرایطه مسیری که رفتن و ماندن و جلوت میزاره

کاش این حالت اصلا وجود نداشت 

دوراهی که هر دو راهش خوبه اما.... 

هرچی بیشتر دارم میرم توی اجتماع و مشکلات مردم و شرایط بیشتر از خودم دارم دور میشم 

این روز ها فقط شب ها خودم هستم ولی روزها یه دنیا تفاوت 

صبح تا عصر کارشناس اسنوام و فقط یه اسم از خودمم میمونه 

فقط شب ها خودمم وقتی غرق کار مردم و مشکلاتشون میشم

علایق و اخلاق و.... اصلا خودم نیستم

دلم به چهارشنبه های بعد ازظهر خوشه و تعطیلی که البته 5شنبه ها هم ترکش هاش میرسه 

کاشونم دقیقا چهارشنبه عصر ها یهو خستگی کل هفتم میرفت 

خب اینم یه مدلشه 

 

ولی اخلاق و رفتار مردم واقعا متفاوته یه عده همیشه طلبکارن، یه عده کلا اعتماد نمیکنن،  یه عده اصلا کلا نیستن، یه عده میخوان پوست تو رو بکنن 

تعداد مشتری هایی که صافن، صادقن و قابل اعتماد خیلی کمه بقیه همه تو گام اول یه انقلتی میان

بگذریم بازم شکر خدا که گذاشته لااقل برای پول هم شده یه خدمتی به مردممون بکنیم 😁😁

ولی لذت بخشه،نگیرش ازمون

دم خدا گرم 

 

خدا فارغ از هر دو جهان

این جهان و اون جهان 

ما میخوایمت 

گناه کاریم؟؟!! 

بزارید سر جهالت 

با عشقمون چیکار کنیم 

بد باشیم و خوب فقط شما را داریم 

شمام رفیق من لا رفیق له 

 

 

همسفر

تو ازکدوم قصه ای که خواستنت عادته 

نبودنت فاجعه بودنت امنیته 

تو از کدوم سرزمین تو از کدوم هوایی

که از قبیله من یه آسمون جدایی 

اهل هر جا که باشی قاصده شکفتنی 

توی بهت و دغدغه ناجی قلب منی 

پاکیه آبی یا ابر نه خدایا شبنمی 

قد آغوش منی نه زیادی نه کمی 

من و با خودت ببر من به رفتن قانعم 

خواستنی هرچی که هست تو بخوای من قانعم 

ای بوی تو گرفته تن پوش کهنه من 

چه خوبه با تو رفتن رفتن همیشه رفتن 

چه خوبه مثل سایه همسفر تو بودن

هم قدم جاده ها تن به سفر سپردن 

چی میشد شعر سفر بیت آخری نداشت 

عمر کوچ من و تو دم آخرین نداشت 

آخر شعر سفر آخر عمره منه 

لحظه مردن من لحظه رسیدنه 

من و با خودت ببر ای تو تکیه گاه من 

من و با خودت ببر من به رفتن قانعم 

خواستنی هر چی که هست تو بخوای من قانعم 

 

الهی راضیم به رضات 

یاحق 

 

 

 

۱۹ آبان ۹۹ ، ۰۲:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

شناخت

به نام آرام بخش جان 

 

امروز توی غوقای مترو به این نکته فکر میکردم که چرا آدم توی این همه شلوغی گم نمیشه همه غریب با تفکر مختلف و..... ولی احساس گم شدنی نیست 

با این همه شلوغی غربت سر در گم نمیشی!!

ولی گاهی خودتی فقط خودت، ولی گم میشی، جوری که حتی خودت هم نمیتونی خودت و پیدا کنی 

این از چیه مگه غیر از اینه که خودت میشناسی!!؟ 

شاید هم هنوز خودت و نمیشناسی!! 

یا این که میشناسی ولی خب چوب لای چرخ زندگیت رفته؟ 

به نظرم عیب از شناخت باشه 

اگه خودت و بشناسی کوه هم نمیتونه اذیتت کنه 

ولی خب به لفظ خیلی چیز ها سادس ولی عمل تمرین میخواد 

شایدم تلقین 

چیزی که توی شهر و مترو و جاهای دیگه مشهوده شناخت شهر و بلد بودن راهه

چیزی که برای زندگی دقیقا نیازه راه بلد بودنه 

 

خب حالا یکم از حالت تفکر بزنم بیرون 

گاهی به هیچ چی نباید فکر کرد 

فقط دراز کشید 

مد روز جوونا شده کیلیپ های انگیزشی  آرامشی دکتر هلاکویی و.... 

دمشون گرم ولی خب تا وقتی ذهن درگیر باشه زیاد اثر بخش نیست 

حال آدم با یه چیز خوب میشه اونم با چیزایی که بهش علاقه داره 

آهنگ مورد علاقه، گل، قناری،و... 

 

خوش به حال کسایی که با دستگیری از یه نفر حالشون خوب میشه 

 یا با باز کردن یک گره از کار یه نفر 

دم و باز دم همه با معرفتای روزگار گرم 

خب ایام تولد پیامبرمونم که هست و دیگه خیلی خوش به حالمونه 

یه دیوونه ای هم یه صحبتی کرد که خب تفکرات والای خریت و عدم فهم آزادی بیان خودش و به همه ثابت کرد 

خب چه بهانه ای بالاتر از این ایام برای شاد بودن، برای خوش اخلاق بودن، برای داشتن حال خوش 

ایشالا خوش باشید 🌸🌸

 

خدایا به حق پیامبر عزیزمون حال دل همه خوب باشه 

خدای به حق این ایام فرخنده گره از مشکلات مردم و این بیماری بازبشه 

خدایا شکرت

خدایا راضیم به رضای تو 

یاحق 

 

۱۲ آبان ۹۹ ، ۰۱:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

خدا

به نام آرام بخش جان 

 

فکر کردن به گذشته و آینده دوتا چیزیه که مدام در حال اذیت کردنه 

و فقط برام دغدغه فکری ایجاد میکنه 

نگرانی آینده و ناراحتی گذشته گاهی همه وجودم و میگیره 

ولی به قول آقاجون : بابا غصه روزی که هنوز نیومده را نخور بزار بیاد و اتفاق بیوفته بعدش غصه شا بخور

نسخه خوبیه ولی خب اگه موقتی نباشه و از ذهن نره

گاهی وقتا یادم میره فقط خدا را دارم

با خدا باید لوطی بود 

مشتی.... 

ادعونی بخوانید مرا 

بعضی وقتا هزار ذکر بگی بدون گوش دلت هیچ فایده ای نداره ولی یبار بگی خدایا نوکرتم از روی علاقه از روی رفاقت که دلت حال بیاد این خودش یه دنیاس 

انگار میتونی دنیا را باش تکون بدی 

تو دنیا فقط خدا میتونه حال آدم و خوب کنه 

یه کلمه حرف بزنی بگی خدایا سختمه ها ولی تو خودت بهتر  میدونی 

راضیم به رضات 

 

دو سه ساعت منبر میرن که فلان دعا را چند بار بخونید و..... 

ولی دل و چیکار کنیم 

دل اگه سوخته باشه اگه از ته دل آماده باشه خدا رفیقه رفیقی که تاش نیست 

رفیقی که خیلی شبیه خودته 

محمد امین میگه من و تو خیلی شبیه همیم 

میگم ممد شبیه هم شدیم از بس  باهم بودیم و رفیقیم 

اگه با خدا رفیق باشیم چی میشه 

نیستم اونطور که میگم و باید باشم، ولی شما که میخونید سعی کنید باشید 

رفیق نیستم که نگران میشم 

رفیق نیستم که آشوبم 

رفیق نیستم که..... 

و..... 

رفاقت با خدا بهترین حاله 

حتی رفاقت با بهترین بندگان خداهم حسی شبیه همین و داره 

توی مترو به این همه آدم نگاه میکنم و میبینم درسته بنی آدم اعضای یک پیکرند ولی تکی تو این همه غریبه 

غریب آشنا فقط یه نفره برات 

خب 

 

با تو این تن شکسته
داره کم کم جون میگیره
آخرین ذرات موندن
توی رگهام نمیمیره
با تو انگار تو بهشتم
با تو پرسعادتم من
دیگه از مرگ نمیترسم
عاشق شهامتم من

اگه رو حصیر بشینم
اگه هیچ نداشته باشم
با تو من مالک دنیا

با تو در نهایتم من

 

با تو انگار تو بهشتم 

با تو پر سعادتم من

دیگه از مرگ نمیترسم 

عاشق شهامتم من

 

 با تو شاه ماهی دریا
بی تو مرگ موج تو ساحل
با تو شکل یک حماسه
بی تو یک کلام باطل

بی تو من هیچی نمیخوام
از این عمری که دو روزه
نرو تا غم واسه قلبم
پیرهن عزا بدوزه

با تو انگار تو بهشتم
با تو پر سعادتم من
دیگه از مرگ نمیترسم
عاشق شهامتم من

 

یاحق

 

۰۹ آبان ۹۹ ، ۰۱:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

تنهایی که تنها نمی‌گذارد

به نام تنهایی که تنها نمی‌گذارد 

عنوان مطلب مشخصه فقط خداست که هوای آدم و داره 

کارای بزرگ و گره های کور دوتا چیز میخواد 

نیرو، کمک خدا 

گفت: کاری که تو کردی و توی تاریخ وزارت علوم  ثبت میکنن 

ولی خدا خواست و مام به لطفش خواستیم و شد 

استادی که سخت بود نرم شد ولی به سختی 

مسؤلینی که سخت بودن و همچنان هم سخت ماندن ولی شد 

سه ساعت تا پایان وقت اداری مانده بود 

سه ساعت تا آخرین فرصت فارغ التحصیلی 

و شد آنچه که خدا خواست و باید میشد 

پرونده کاشان پر ماجرا برای من بسته شد 

بهت زده ام که باید ناراحت باشم  برای جدایی از این شهر و دانشگاه یا خوش حال  از فارغی

به هر حال پس از یک ماه سخت، پرونده چهار سال خاطره بسته شد 

به قول دکتر فرج تو پرونده کاشون و نخوای بست،

دوباره خوایم دید هم دگه را 

ولی خب فعلا علی ایا حال که بسته شد 

و شکر خدا فقط همین 

کرونا همه چیز و با خودش برده دیگه دانشگاهی نمونده، مدرسه ای نمونده، 

هیچی دیگه حال گذشته رو نداره، کاش میشد یک لحظه برگشت به قبل به سال پیش

خدایا اینم چارش دست شماست خودتون سفرش و جمع کنید 

 

 

اما خیلی وقتی هست از بحث سیاسی و در ری دور بودم تا صحبت های فردی خام و به گفته خودش کاربلد 

کاربلدی که تمام بلدی کارش فقط در منفعت خودش جمع شده و تفکرش،

دین و دیانت و پیامبر و اهل بیت هم فقط به نشان سیاست

خیلی دوست دارم از صحبت هام بگم باهاش ولی حیفه این مطلب و جدا نکنم 

شایدم بگذرم بهتر باشه 

هرچی خدا بخواد 

 

غنچه گل نغمه خوان شد در هوای کوی او 

   بلبل دستان سرا مست بشد از روی او 

خرقه می نفروشید و به محراب شتافت چ

   کس که عاقل بشد از عطر و گلاب موی او 

 

الهنا و ربنا من لنا غیرک 

یا حق

 

 

۰۲ آبان ۹۹ ، ۰۲:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام