حرف دل

میروم دور از همه با دنیای خود خلوت کنم باید اخر من به این بیگانگی عادت کنم

۱۲۰ مطلب با موضوع «زندگی پس از زندگی» ثبت شده است

دریا خاطرات زمان

به نام آرام بخش 

 

 

آهی کشید غم زده پیری سیپد موی،
افکند صبحگاه در آیینه چون نگاه
در لا به لای موی چو کافور خویش دید:
یک تار مو سیاه؛
در دیدگان مضطربش اشک حلقه زد
در خاطرات تیره و تاریک خود دوید
سی سال پیش نیز در آیینه دیده بود
یک تار مو سپید؛
در هم شکست چهره محنت کشیده اش،
دستی به موی خویش فرو برد و گفت: «وای»!
اشکی به روی آیینه افتاد و ناگهان
بگریست های های؛
دریای خاطرات زمان گذشته بود،
هر قطره ای که بر رخ آیینه می چکید
در کام موج ، ناله جانسوز خویش را
از دور می شنید.
طوفان فرونشست... ولی دیدگان پیر،
می رفت باز در دل دریا به جست و جو...
در آب های تیره اعماق، خفته بود:
یک مشت آرزو!

۱۲ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

پدرانه

به نام آرام بخش جان 

وقتی وارد نجف میشی یه احساسی داری احساسی شبیه به آرامش، احساسی که قله به کوه داره در اوج و استوار، با تمام وجود می‌توان احساس پدری مولا علی نسبت به مارو حس کرد، نجف فقط مولا را پدر صدا میزدم، پدری که نفسش حق بود و هست، دلتنگی هاش و میشد از حال پیچیده در حرم حس کنی

احوالی که فقط چاه بروز اون و دیده بود و فاطمه زهرا 

پدر های ما و خود ما از وقتی زمین خوردن اسم مردی و بردن که کوه بود برای دوستان و خانواده، خشمگین بود برای بدخواه، عاشق بود و جان داد برای عشق 

 

اسمی که ما و پدرامون بردیم اسم مولا امیرالمؤمنین علیه السلام بود 

اسمی که  گفتن زمین خورده را بلند میکنه 

به قول آقاجون :بابا دست و بزار زمین و بگو یاعلی

یادمه از سختی های اوضاع جاد سخت دست و پام بسته شده بود 

آقاجون گفت بابا برا هرچی ناراحتی بسپار به مولا علی یه دخیل ببندی حل میشه

پدر ها سنگ صبوری و از امیرالمؤمنین به ارث بردن

عاشقی و از علی مشق کردن و در مردانگی مقلد علی شدن 

ما پدرانی از این رنگ داریم با هر شکل از تفکر و رفتار های خاص و حساسیت های دلسوزانه 

پدریعنی  بزرگ ترین اسطوره، بمب روحیه، غرور و شهامت،

و پدر یعنی عشق ترین عشق 

در پایان خدایا ظهور منجی و پدر و ولی نعمت ما را نزدیک فرما

تن های خسته پدر هامون سلامت بدار

توفیق خدمت و رضایت مندی والدین و به ما عطا کن 

یاعلی مدد

۰۸ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

ارمغان تاریکی

به نام آرام بخش جان

ارمغان تاریکی

چه در دل من،چه در سر تو
من از تو رسیدم،به باور تو
تو بودی و،من به گریه نشستم
برابر تو، به خاطر تو
به گریه نشستم ، بگو چه کنم
با تو شوری در جان
بی تو جانی ویران
از این زخم پنهان،میمیرم
نامت در من باران
یادت در دل طوفان
با تو امشب پایان می گیرم

نه بی تو سکوت
 نه بی تو سخن
به یاد تو بودم 
به یاد تو من
ببین غم تو
رسیده به جانا 
دویده به تن
 ببین غم تو
رسیده به جانم
بگو چه کنم
با تو شوری در جان
بی تو جانی ویران
از این زخم پنهان می میرم،می میرم

 

الهی و ربی من لی غیرک 

۲۸ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

حلال رجب

به نام آرام بخش جان 

یکی از قشنگ ترین و آرام بخش ترین ماه های قمری ماه رجبه و به طور کلی گل فصل قشنگ زمستون بهمن و اسفند با این ماه مقارن شده

از اوایل دوران نوجوانی احساس قشنگی نسبت به این ماه داشتم و هنوز هم این احساس و درون خودم پیدا میکنم 

این احساس وقتی شکل گرفت که فهمیدم روز تولد حضرت باقر متولد شدم و حکایت اسم دیگرم که محمدباقر هست برای همینه تولد حضرت باقر که می‌شد تا چند روز اسم ما میشد به اسم دوممون یعنی محمد باقر 

استارت اولیه علاقه من به ماه رجب از اون جا شروع شد 

حکایت بعدی حکایت تولد حضرت مولا بود از زبان یک فرد درست، خیلی خیلی درست که چند سالی هست دیگه ندیدمش 

سال پیش همچین حوالی آخرین روز های با هم بودن با دوستان و در دانشگاه داشتیم تجربه میکردیم روز هایی که دیگه نخواهد آمد 

روزگار کارشناسی و احوال زمان، ورای ارشد و برهه های دیگر زندگیه

روز هایی که هر روزش روزی جدید، حالی جدید و زمانی جدید بود 

دلم برای شهر هزار فرقه و پر دردسر کاشون با قصه های جالبش تنگ شده 

که خب چاره ای هم نیست 

یکم دعا کنم 

خدایا احوال مردم احوال خوبی نیست هرکس به طریقی مشکلی داره و همه این مشکلات ریشه در کمبود اقتصاد داره خدایا به برکت این ماه عزیز گره گشای مشکلات مردم ما باش 

خدایا همیشه بهترین مسیر و در اختیار بنده هات قرار بده و در این شرایط تضعیف ایمان  هیچ وقت مارو دچار امتحان سخت نکنید

خدایا بیماری کرونا زندگی و شرایط عوض کرده همه جای دنیا خودتون ریشه این بیماری و بکنید 

و دعای آخری به حق امام باقر و دل دریای مولا علی آرامشی عطا کن که بتوانیم درست عبادت کنیم، تفکر کنیم، عمل کنیم و عاشقی کنیم

یاحق  

۲۵ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

سوته دلان

به نام آرام بخش جان 

زمان زمانی برای صداقت نیست، اگر صادق باشی باورت ندارند آدم ساده و یکرنگ بودن سخته در دنیایی که پراز رنگ و ریاس، دنیا جای ماست برای حال خوب ولی حال خوبی که امروز نیست 

هرکس به خیال خودش زرنگ و سیاستمداره غافل از این که دنیا جایی جز صداقت مهربانی و دوستی نیست 

حال خوب کمه، ولی کاش حال دل همه خوب باشه که نخوایم با عقل و نفس رفتار کنیم بسباریم به دل و خدا

 

سوته دلان

من هنوز خواب میبینم که دوره دوره ی وفاست

 

که اعتبار عشق به جاست دنیا به کام آدماست

 

من هنوزم خواب میبینم

 

من هنوز خواب میبینم که این خودش غنیمته

 

برای دیگرون یه خواب برای من حقیقته

 

من هنوزم خواب میبینم

 

سوته دلان یکی یکی تموم شدن

 

سوته دلی نمونده غیر از خود من

 

کسی که عشق و غم و فریاد بزنه

 

حقیقت آدمو فریاد بزنه

 

هنوز تو قصه های من رنگ و ریا جا نداره

 

دروغ نمیگن آدما دشمنی معنا نداره

 

هنوز تو قصه های من هیچ کسی تنها نمیشه

 

کسی به جرم عاشقی خسته و تنها نمیشه

 

هنوز توی دنیای من هر آدمی یه آدمه

 

گل رو نمیفروشن به هم گل مثل قلب آدمه

 

گل مثل قلب آدمه

 

سوته دلان یکی یکی تموم شدن

 

سوته دلی نمونده غیر از خود من

 

کسی که عشق و غم و فریاد بزنه

 

حقیقت آدمو فریاد بزنه

 

حقیقت آدمو فریاد بزنه

 

۱۹ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

بهار خیر

به نام آرام بخش جان 

چقدر دلم چرخش زبان تندی که سر سبزم به باد داد را می‌خواهد 

سری که سبز بود و به باد رفت 

فقط گله از خزان نامرد دارم که سر سبزی برایش بی اعتبار است

حالا نه دیگر سر سبز مانده نه زبان تند، فقط خزان است؛ و خزان تا آخر عمر بر پر سر های سبز ولی سبز سبز، رنگ زرد و خشکی می‌زند

سر سبز را باور ندارم من به سر سبزی بد بین شده ام 

سبزی یکبار مهمان است و بار دیگر بهار حاصل از گلخانه هاست

سر سبز دل است و سبزی عاشقی 

خزان، روزگار و خدایی که نمی‌خواهد آنچه را که تو میخواهی 

 سهم ما از روزگار فقط امید شد به آینده و توکل

خب باغبان برای سرسبزی منتظر بهار است 

من هم مثل بقیه باغبان ها امیدی به بهار ندارم چون نشانی در خزانش نیست

بهار رحیم، مراقب دل های سبز، صحیح و  تازه باش

اللهم اجعل عواقب ربیعهم خیرا 

 

 

۰۹ بهمن ۹۹ ، ۰۱:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

گام های کج/ قدم های تحمیلی

به نام آرام بخش جان 

 قدم قدم، آروم آروم، پله به پله،

واژه هایی که تمامش برای دلگرمی استفاده میشه و هدفی جز جلوگیری از تا امیدی نداره، میگن حالا این مرحله رد بشه، حالا این گام بیای جلو، و تمام مراحل زندگی به همین نام و نشون میشه قدم و گام و پله، هیچ کس حواسش به این نیست که آیا تو میخوای توی این پله بمونی یا این که اصلا دوس نداری بری مرحله بعدی فقط میگن باید رفت، هیچ کس به این فکر نیست که بقیه توی چه مراحلی هستن، اگه پایین ترن که خب ای وای شاید قسمت نبوده اگه بالاترین که ای پدر سوخته فلان فلان شده بدووم بهش برسم، 

ولی غافل از اون که مونده بدجورم مونده، یا کسی که مرحله ای که توشه را دوسنداره و یا شایدم کسی که دوس نداره مرحله ای که دوسداشت و ازش گذر کنه 

همه اینا کمک میخوان ولی ما اونایی که کمک میخوان و نمی‌بینیم چشم ما فقط اون که بالاتره و میبینه 

زندگی امروز شده حسرت امروز و فردای نیامده دیگران 

چرا خونه فلانی بزرگتره، چرا ماشینش فلانه، پس چرا ما اینجوری نیستیم، 

و.... هزاران افکار و اعمال نابود کننده دیگه امروز توی کشورمون سایه این درد هست که زندگی های قشنگ و نقلی و پر از صفا توش کم شده

 

خودمون اوضاع اقتصاد و به این لجنزار کشیدیم، حرص و طمع و حسادت 

متنفر ترین رضیله های اخلاقی که امروز شده درد جامعه 

نگاه میکنم به خانواده هایی که خودشون و به آب آتیش میزنن که بهترین و بزرگترین یخچال فریزر و بخرن در حالی که با هزینه کمتر هم میتونن خرید کنن 

دلم میسوزه واسه پسر هایی که با بدبختی و وام و قسط و هزار دروغ و دقل و پز سبد میوه و آجیل و شیرینی آن چنانی برای شب یلدا میبرن 

 

به خدا کسایی هستن که حسرت یه گل شیرینی، یه میوه فصل و به دل دارن 

گم کردیم راه فاطمه زهرا سلام الله علیها رو گم کردیم مرام آقا و مولامون امیرالمومنین و گم کردیم منش گذشته ها رو 

گم کردیم که برکت رفت، عشق رفت، احساسات رفت و به جاش حساب کتاب و عقل اومد

محمد همیشه میگه چرا فیلم های قدیمی میبینی؟

میگم یه فیلم و سریال پیدا میشه الان که فقط زرق و برق زندگی های آنچنانی و تو سر عامه قشر متوسط و ضعیف جامعه نکوبه؟؟؟

نداریم همش خونه چنان و ماشین چنین و رفاه اعلا

اما گذشته فرق می‌کرد همه رو زمین سر سفره بودن تو فیلم هم همینجور بود 

و هزار همه دیگه که با امروز فرق داشتن 

بگذرم به قول یاور همیشه مومن 

گرهم گله ای هست دگر حوصله ای نیست 

اللهم عجل لولیک الفرج به حق فاطمه سلام الله علیها 

یاحق

۰۳ بهمن ۹۹ ، ۰۲:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

معجزه

به نام آرام بخش جان 

در انتظار معجزه ، فصل به فصل رفته ام

 

هم از خزان تکیده ام ، هم از بهار خسته ام

 

به گرد خویش گشته ام ، سوار این چرخ و فلک

 

بس است تکرار ملال ،‌ ز روزگار خسته ام

 

دلم نمی تپد چرا ، به شوق این همه صدا

 

من از عذاب کوه بغض ، به کوله بار خسته ام

 

همیشه من دویده ام ، به سوی مسلخ غبار

 

از آنکه گم نمی شوم در این غبار ، خسته ام

 

جهان همه بی روح و سرد، زمانی  که در گذر است 

 

از دوست و از هم آشنا، از دیدن خود خسته ام 

 

معجزه در کار ما نبوده و نمیشود 

 

راه بی فردای من از بستر تو خسته ام 

 

۲۱ دی ۹۹ ، ۰۰:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

سردار عاشق

به نام آرام بخش جان 

با رفتن و خالی بودن جات بین دوستان و مردم بیشتر جلوه میکنی

خیلی از افراد بعد از رفتنشون تازه درک میشن ،تازه شناخته میشن 

جای خالی خیلی ها بعد از این که خیلی دلتنگشون بشی و حسی کنی که چقدر برات مهم بودن و غافل بودی حس میشه 

 

این دقیقا برای سردار هم صادقه 

سردارحاج قاسم سلیمانی  عزیز یکسال شد که دیگه بین ما نیست و ما تازه امسال فهمیدیم که چقدر دلمون برای این مرد تنگ شده، چه نعمتی بود و ما غافل بودیم 

با هربار نگاه به این مرد بیشتر احساس دلتنگی میکنم 

فقط لبخند سردار آرامش دلتنگی میشه

مردی که روی هرچی مرده رو سفید کرده 

مردی که پرچم اسلام ناب و بالابرده

مردی که جلوه ای کوچیک شد از مولا در دفاع از مظلوم 

نفس حاج قاسم نفس کاظمی بود، خرازی بود و..... 

کلامش کلام احمد متوسلیان و همتش به بزرگی ابراهیم همت

قهرمان ما کار بلد میدان بود

ابراهیم هادی شد، برای زمین زدن بدخواهان دین

سردارشاگرد مکتب شهید  بود و خادم شهدا 

شهید پروری را از جان به کفان والفجر 8 آموخت

از مردان بیت المقدس سرداران جولان ساخت 

 

محسن حججی و رسول خلیلی و عبدالمهدی کاظمی و....

مشق شهادت از دست سردار داشتند

حالا سردار به ظاهر نیست ولی دنیا هنوز هم باور دارد که مثل سردار هست و سر آخر حق مظلوم از ظالم گرفته خواهد شد 

 مشق عشق در مکتب عشاقان خوش است 

  آن دم دیوانگی در کوی جانان را خوش است 

   گفت مارا که از عشق سودی نیست زین جهان!!! 

   گفتمش مزد عاشق را به دیدار معشوقش خوش است 

 

طعم عشق بر وجودم بچشان تا مست روی تو شوم حضرت عشق 

الهی توکلت علیک

یاعلی مدد

۱۳ دی ۹۹ ، ۰۲:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

نهایت

به نام آرام بخش جان 

 

دل آشوبم و سر در گم، و علت این همه دلشوره و آشوب را نمی دانم 

همیشه فاطمیه دلم بی تاب می‌شود 

ولی جنس اینبار فرق می‌کند نمی‌دانم ولی منتظر اتفاقی عجیبم که امیدوارم فقط خوب باشد 

سرمای هوا استخوان سوز شده و حساب شب و روز از دست رفته 

شنبه زود دو شنبه می‌شود و دوشنبه، جمعه

عمر در گذر است و فقط روز ها برای کسب تجربه و اعمال جدید برای تو آغاز می‌شوند. نهایت زندگی در کجاست؟

دسته ای خوش بودن را نهایت زندگی می‌دانند، دسته ایی اندوختن مال و اموال و دسته ایی هم با برانداختن دیگران و له کردن دوستان و مقام به دست آوردن خوشن

هر کدام از دسته ها گرداب دارند و اگر اسیر شوی بازگشتت با خداست

راستی نهایت زندگی چه مفهمومی دارد؟ 

چه نگاهی نگاه کامل به زندگیست؟

امید در چه نهایتی برای زندگی بیشتر موج می‌زند؟

باید گذشت از فلسفه بی پایان زندگی 

چون زندگی در دنیا فقط مدت کوتاهیست فقط باید طوری بود که در این مدت اذیت نباشی و از زندگی لذت ببری

پس روز هارا باید سر کرد و ساخت با گذر عمر تا به این نیز می‌گذرد های عمرمان اضافه شود و به احوال خوش نزدیک شد

 

الهی به حق فاطمه س

ظهور غایت دنیا را برسان 

یاحق 

۰۹ دی ۹۹ ، ۰۱:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام