حرف دل

میروم دور از همه با دنیای خود خلوت کنم باید اخر من به این بیگانگی عادت کنم

راه و بیراه

و گاهی نمیدانی راه کجاست و به سرمنزل نمی رسی اینم حکایت ماست

بعضی وقتا داری میری ولی به خودت میای که ای دادی بیداد راه و اشتباه رفتی ولی قربون خدا برم که راهنماست دمی شما گرم آخدا اااااا

 

حال و هوام این روزا شبیه خودم نیس نمیدونم چرا شاید به خاطره اینه که هواسم به خودم نبوده شاید نمیدونم والا ولی باید فردا حالا یکم حواسم به خودم باشه به خودم برسم  ایشالا

 

خب دیروزم که سالگرد ازدواج حضرت مادر با حضرت مولا بود به به واقعا که دل شیعه به شادی اربابش خوشه

انشالله تمام زوج های جوون زندگی خوب و زندگی زیر سایه مولا علی داشته باشن انشالله با شمام هستم که گاهی میای یه سر میزنیا اره با خودتم فکر نمیخواد بکنی

 

خب برم سر دعا

خدایا دل همه خوش باشه خدایا جیب همه صدا بده خدایا همه مونو دسته جمعی ببخش و ......

 

 

 

۱۴ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

زندگانی

در امروزیم و غصه فردا داغدارمان کرده که نکند فلان شود نکند بهمان شود


در امروزیم و افسوس گذشته رنجورمان که چه شد چه بود


لحظه لحظه روز های عمرمان در درگیری است درگیری که نمیدانم کی قرار است تمام شود ملالی نیست


اما باید دانست از زندگی چه چیز را میخواهی  زندگی را یا لحظه  را یا ارامش را یا همه چیزو

تا بیایم این و به جمع برسیم 40 سالگی و گذروندیم


حالا در این سن در این فکرم که زندگی بستر است بستری برای عبور    عم تمام زندگی هارا نگاه میکنم دست انداز فراوان شادی فراوان استرس زیاد و......

اما هیچ کدام از زندگی های اطرافم را بسترش را بد نیافتم بستر زندگی آرایشش دست خودمان است بعضی ها جوری آرایش داده بودند که گویا دست اندازهایشان را احساس نمیکردند چون عنصر همراه عنصر ماورای همه چیز در کنارشان بود و در اعتماد کامل به آن به مسیر ادامه میدادند خدا و دیگر هیچچچچچچچ


غم جزعی از زندگیست شادی جزع دیگر  خداوند همه چیز را جفت افرید نه جدی غم و شادی زوجن یه زوج موفق  توی خونه همه هم زندگی میکنن مفت خورم هستن


خب الهنا و ربنا من لنا غیرک


خدایا بگیر دست همه اونایی که دستشون به  سمت خودته








۰۵ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

اندر احوالات

سلام


روزها اینقدر گرمه ولی باید وایساد باید با تمام حرف و حدیثا جنگید باید ربات تموم بشه باید پرینتر ساخته بشه باید کانال تحویل گرفته بشه و......


این روزا کارم فقط دویدنه  فقط دارم میدوم امروز به خودم اومدم دیدم صبح تا ظهره نشستم بگذرم


ولی تا روتخت بیمارستان بودم به این فکر کردم که دیدی حاج ممد دیدی مردنم زیاد سخت نیست یهو یه بشکن  و یاعلی  ولی کاری که عوض داره گله  چی چی نداره مام گله نداریم شکری خدا


تا چن وقت مجبورم شبا تنها باشم ولی خب  یادمه که میکفت     گر همه خلق بگسلند دوستی زما     رنجیده نیستیم که ما با خدا خوشیم


ولی خیلی خوبه که تو دنیا خدا رو داریم بااین همه که بدیم ولی خب یکی هست که همیشه خوبه امید به خودش


دارم به این فکر میکنم که چی شد درایو اکسترودر  امروز سوخت چقدر خوب شد سوییچا درست شد و چقدر دلم یجوریه چقدر گرونیه مگه دلار پایین نیومد!!!چرا مردم  اینقدر بعضیاشون بداخلاقن آچرا من اینقدر بد شدم  آچرا اینقدر خستم آچرا خوابم میاد ..................


وقتی ویو جلوت دریا باشه و بیابون باید داریوش گوش داد ما اینجا دریا نداریم بیابونه   ولی هر دوش نعمت خداست و بر نعماتم شکری واجب شکر


برم برا دعا        خدایا تو چشما هرکی نگاه میکنم یه مشکلی داره ما ضعیفیم جلو مشکلات کم میاریم خودتون هوامونو داشته باشید

خدایا  همین بسه که شما یه نگاه بندازید و مشکلا یکی یکی واسه همه حل بشه

خدایا مریضی زیاد شده خودتون همه مریضا رو هم شفا بدید

و در  اخر   اللهم عجل لولیک الفرج

..............

الهی به امید تو

یاعلی مدد






۰۱ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

سحرگاهی

سلام

گاهی اینقدر  زمان دیر میگذره که بایدالتماسش و کرد که نگذره ولی گاهی  لحظات شیرین خیلی زود میگذره   یوقتایی ممکنه به پشت سر نگاه کنم و ببینم که چقدر راه اومدم و چقدر دیگ دارم


خیلی وقته وبلاگ نیومدم چون تابستونم خیلی شلوغه ذهنم خیلی مشغول همیشه اصرار دارم تنهایی یکاری و انجام بدم تنهایی فکر کنم و....یجورایی دوسندارم بارم رو دوش کسی باشه واسه همین خیلی دورم شلوغه

خداروشکر که داره مشکلاتمون حل میشه


دلم لک زده برای اون وقتایی که خودکارو  سررسید قهوه ایه از دستم نمیوفتاد و فقط مینوشتم ولی الان ناراحتم که نمیتونم بنویسم


بگذریم من شادم که اطرافیانم شادن شادم که میبینم بعضیا میخندن

برم برای دعا : خدایا خیلی کریمی خیلی خوبی اگه این چن وقته درگیرم و از شما جدا شدم ببخش اشتباه کردم هوای همه رو داشته باشه حاجت همه رو هم بده خدا جون


ودر پایان بدی از منه به خاطره بقیه عجل لولیک الفرج


یا علی مدد


۲۸ تیر ۹۸ ، ۰۴:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

نمیدانم

سلام


خیلی وقته که نیومدم اینجا  دلم بد جور هوای نوشتن و کرده اینقدر حرف برای نوشتن دارم که نگو  مرتضی رو پروفایلش پارسال زده بود زمانه دوخت لبم را به ریسمان سکوت که عهد عهد غم است و زمان زمان سکوت  توی اون زمان خیلی باهاش حال میکردم ولی الان نننننننه


این چند روز اینقدر درگیر بودم که وقت نکردم ساک کتاب ها م باز کنم فقط ساک دستیم که پرونده ها و مدارک جاد و ...... بود و باز کردم

تیر ماهم رسید ماهی پر از خاطره انگار برام نوشته شده اتفاقات عجیب و قشنگ  غمناک و.....از رفتن به مکه بگیر که دقیقا 15 یا 16 سال پیش یه همچین روزی اتفاق افتاد تا تولد خیلی از اطرافیان خلاصه تیر ماه خبی بوده خداروشکر


کاشون دیگه پرونده سال تحصیلیش تموم شده و باید بریم واسه تابسون و اوووووه کلی کار پیش رو میگن خیلی گرمه خدا به دادم برسه خدا به داد برسه براهمچیی



وای چقدر حرف دارم خدایا چیکار کنم ولش کن میگذرم  ولی خب باید بنویسم رو کاغذ

ولی فقط در همین حد که یادمون رفته اهداف والای زندگی و اخلاق و مردونگی و .....................غرور نابود کرده همه رو غرور بی جا


خدا رو شکر فقط همین واقعا  خدا ارام بخش تمام لحظه های ادمه شکر که هستی آخدا


یکمم شعر

نه به ابر نه به آب نه به آبیه آسمان بلند       من مناجات درختان را به هنگام سحر

نفس پاک شقایق را در دامن کوه  رقص عطر گل یخ را با باد

همه را میبینم میشنوم .

من به این جمله نمی اندیشم  به تو می اندیشم .



معین سنه  1368


بریم برا دعا


خدایا ما بدیم ولی ظهور و نزدیک کن مردم خوبن دارن اذیت میشن

خدایا کمک کن درست باشیم

خدایا دل همه رو خوش کن

در پایان الهی و ربی من لی غیرک


یاعلی مدد


۰۵ تیر ۹۸ ، ۰۰:۳۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خروشان آرام

درس و حوصله

دوسه روزه میخونم و از فردا سه روزی رو شروع میکنم که معادل 9 واحده رسما سنگین ترین روزهای تاریخ دانشگاه و پیش رو دارم  ( از این سخت ترم بوده )

استرس فردا و پس فردا و پس اون فردا ودیگر مسائل کلا انرژیمو گرفته بود خدا روشکر بعد از ظهر تونستم کام بک بزنم  و دوباره بلند بشم الان واقعا حووصله ام نیست که به هیچی  فکر کنم حتی به امتحان فردا فقط دلم میخواد که دست پر برگردم  از این سه روز سخت که باید فقط بشینم پای جزوه و کتاب خدایا خودت کمکم کن


حوصله ام واقعا سر رفته چند ساعت پیش به این فکر میکردم که این فردا میرم کاشون و میرم گلزار و یکم درد  ودل میکنم که یادم اومد که بعد امتحان فردا سریع باید برای بعدی آماده بشم یعنی باید دره این آموزش و گل گرفت   بگذرم


✍ این روزا هرچی به اطرافم نگاه میکنم  شادی نمیبینم توی خیابونم لبخندا درد داره شادی نیست امیدی در کار نیست

خدایا میدونیم تقصیره خودمونه ولی خودتون درست کنید تشکر.


و اما دعا : خدایا این امتحانا که چیزی نیست هوامونو داشته باشید توی امتحان های خودتون کم نیاریم و روزگار بهمون بخنده

خدایا امتحان دانشگاه و با ده میشه پاس کرد ولی امتحان زندگی و نه پس مثه همیشه تو امتحانا روزگارم کنارمون باشید


خدایا یه لحظه هم امیدواری و از هیچ کس نگیرید

اللهم عجل لولیک الفرج


و در پایان  الهنا و ربنا من لنا غیرک



۱۸ خرداد ۹۸ ، ۰۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

عید فطر

سلام


نفهمیدم چی شد ولی مثه این که یک ماه تموم شد اونم چه ماهی ماه از اون ماه های باحال و درجه یک ماه رمضان

خلاصه امروز دیگه نباید منتظر حال و هوای افطار باشیم نباید به سفره افطار نگاه کنیم تا وقت این برسه که افطار کنیم نباید دیگه وقتی میرم کاشون منتظر ساعت هفت و جزء خوانی باشم و............خلاصه ماه خدا رفت ولی سفره لطف خدا پهنه و جمع هم نمیشه ما از سر سفره بلند نشیم وگرنه خدا سفرشو جمع نمیکنه

ولی واقعا تنها کسی که هوامونو داره خود خداست و بس ..........


عیده دیگه اونم از نوع خوبش پس عیدم مبارک عید بقیه هم مبارک برم برا دعا


خدایا اونچه انجام دادیم توی این ماه و خوباشا ازمون قبول کن بداشم ببخش خدایا کمک کن که دور نشیم  از خودت . خدایا هرکی هر حاجتی داره حاجت روا بشه انشالله و در پایان

اللهم عجل لولیک الفرج


یاعلی مدد

۱۵ خرداد ۹۸ ، ۲۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

ای عاشقان

ای عاشقان ای عاشقان زنجیر پای خود منم

تن خسته ام همچون شرر شوق فنای خود منم

راه گریز از این قفس بر من نمی بندد کسی

بر پای تاول دیده ام بند وفای خود منم

آئینه چشمان او صد رنگ بازی میکند

گر من سیه روزم بدان رنگ بلای خود منم

چشم امید از یاری یاران جانی بسته ام

در خلوتی بی مدعا دست بدعای خود منم

در بی نیازی های من همت اگر نازد روا

در خلوت بی خویشتن درد آشنای خود منم

آئینه چشمان او صد رنگ بازی می کند

گر من سیه روزم بدان رنگ بلای خود منم

آئینه چشمان او صد رنگ بازی می کند

گر من سیه روزم بدان رنگ بلای خود منم

ای عاشقان ای عاشقان زنجیر پای خود منم

تن خسته ام همچون شرر شوق فنای خود منم

راه گریز از این قفس بر من نمی بندد کسی

بر پای تاول دیده ام بند وفای خود منم

شبنم گرفته تاج زرد از آفتاب زندگی

بی تارگی ما را ببین عمری بجای خود منم


(نوستالژی )




۱۰ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

طلوع

سلام خودم


هوا گرگ و میشه و ساعت حوالی 6 صبح  پروژه تحلیل همین الان تموم شد


دلم یجوریه نمیدونم چرا آخه ...


این روز هارو با سال پیش مقایسه میکنم میبینم همه چی عوض شده  وای چقدر تقییرات داشتیم خیلی ادما از زندگیم رفتن و خیلی اندک وارد شدن


جدا خیلی زمان همه چیزو درست میکنه  گذر زمان حوبه کی گفته بده واقعا خیلی خستم ولی خوابم نمیاد نمیدونم چرا


فکرم درگیر بود خیلی الان اروم شده خدارو شکر


خدا خودش کمک کنه  کارام به روال پیش بره تا همه چیز حل بشه


خدایا من  به ضعیف بودن خودم ایمان دارم ولی حد بزرگی شمارو تصور ندارم  اینم خودتون ببخشید چون ضعیفم اینجوریه

 در پایانم خدایا هیچ حاجت مندی رو نا امید نکن دم شما گرم

..........................

یاعلی مدد

۰۱ خرداد ۹۸ ، ۰۶:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

به وقت سحر

سلام

خیلی وقته نیومدم اینچا


گرفتارم اما نه  هر وقت میگم گرفتارم انگار خدارو فراموش کردم نه خدایا


ولی واقعا شما نگاهم نکنید کارام به هم میریزه نگاه کنید


اما خب امیدم به خوددونه و بس الهی راضیم به رضات


از ما حرکت و از شمام برکت


امشبم هم ریخته بودم ولی خدا روشکر حالم خب شد


الهی به امیدی خودتون یا علی مدد

۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۳:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام