به نام آرام بخش جان 

چهار روز مانده تا اربعین دلم خراب است اوضاع دل داغونه حال و هوای سال پیش کجا امسال کجا 

چقدر دویدم تا قسمتم شد تا دقیقه نود روز آخر پاسم رسید ولی میدونستم دعوتم میکنی

سال پیش عالی بود امسال نه حرم بود آقام حسین بود. پیاده نجف کربلا بود

نیستن روز های خوبم عشق هست ولی احوال احوال غریب 

شاعر می‌فرماید 

اگر عشق باشد گناهی الهی سراپا گناهم 

سراپا گناه 

الهیییییی

ما از ره عشق بدین راه گمرهیم 

مجنون نبودیم و به اختیار گمرهیم 

دام بلا شد طره یار در خم أبرویمان

ره تار گم کرده ایم و بی نشان از دیارمان

رویمان از گناه سیاه شد الهی خودکرده را خود بسوزان الهی 

نشان ده ره کعبه عاشقان را به مجنون گم کرده راهی الهی

الهیییی

 

از احوال اربعین نوشتن تک تک خاطره و عطر حسین (ع) 

قدم به قدم حال خوش گام به گام عشق و چه حال خوشیست 

تک تک قدم ها ثواب تک تک قدم ها نیت، سعی کردم به یاد همه باشم 

به جای سوغات قدم برمی‌داشتم براشون یادم نیست چن قدم به خودم رسید 

مارا یک چشمه از جمال حرم نجف بس 

خیلی دوستدارم از راه بگم از درد ودل ها از دست نوشته هایی که جرعت خواندنش را نداشتم تا همین چند وقت قبل 

چهار شب دیگر تا اربعین مانده هر شب یک تکه از مسیر به یاد احوال سال پیش 

به یاد عاشقانه های بی بهانه به یاد مولایم حسین 

الاسلام علی السلطان عشق 

یاحق