به نام آرام بخش جان 

 

زندگی حتی قشنگ تر از اون چیزیه که فکرش و میکنی تلخی و شیرینی و کلی تضاد دیگه  بعضی وقتا به این همه تضاد گله میکنم ولی خب در که همیشه رویه پاشنه نیست بالاخره یه قیض و قوضی باید بکنه درسته گاهی هم از جاش در میاد ولی یه روزی هم ساز میشه

وقتی نگاه میکردم از گل به خار رسیدم با خود گفتم: پروردگارا چه فلسفه ایست در این بیگانگی و چه حکمتیست در این همسایگی 

.............................................................. 

هنوز گیرشم، گیر یه شهر کویری، گیر کاشون

خیلی از خاطراتم قراره پشت سر در این دانشگاه بمونه حتی الانم که هنوز گیرم بهش 

گیرم به گلزارش به رفاقتش، به دانشکده برقش به کارگاه به خیلی چیزای دیگه 

الان هم من گیراینام و هم دانشگاه مالک اشتر که گیر منه البته کاش گیرم بمونه 

کاش هیچوقت کسی گیر نباشه و گیر هم نیوفته

 

الهی سینه ای ده آتش افروز در آن سینه همی سرشار از سوز 

بهترین تکیه گاه دنیای پر آوار فقط خود شمایی و بس 

خوش حالم از این که خدایی چون شما دارم مهربان تر از پدر و مادر

الهی و ربی من لی غیرک