سلام

 

 

دلم برای وبلاگ خیلی تنگ شده بود  دلم برای خیلی چیزا تنگ شده 

این مدت که نبودم خدا کمک کرد و امام حسین طلبیدن رفتیم کربلا که خداروشکر خیلی خوب بود 

بعضی از مواقع  از رفتار بعضیا بهم میریزم نمیتونم بفهمم آخه چرا اینقدر حب ریاست مهمه  چرا واقعا 

اطراف آدم پر از نارفیقی و نامردی 

تا حالا اینقدر دلم پر نبوده 

خدایا به خودت پناه میبرم 

خدایا سنگ بدی جلوی پامه خودت این دست انداز و از جلوی پام بردار 

دلم برای نوشتن دلنوشته هم تنگ شده فکر کنم امشب باید بنویسم وگرنه خوابم بی خواب 

دلم برای صدای خسته داریوش هم تنگ شده 

 

عاشم مثل مسافر عاشقم عاشق رسیدنه به انتها     عاشق بوی غریبانه کوچ تو سپیده غریب جاده ها   من پر از وسوسه های رفتنم رفتن و رسیدن و تازه شدن  

   مسخ یک عشق پر آوازه شدن و.......

 

 

الهی به حق امام حسین (ع)  کمک کن مسیرم و درست انتخاب کنم و گیر طوفانه نفاق و غرور و حسادت نشم 

کمک کن بتونم که ..............

ودر  آخر اللهم عجل لولیک الفرج