سلام و درود

این دوروز که برگشتم خونه خیلی چیزارو متفاوت دیدم
 به اندازه 16 روز دوری اتفاقات زیادی افتاده بود که از خیلیاش خبر نداشتم  از دست تنها بودن پدر  که حالا  با اومدن من حس میکنم یکم از دغدغه های فکریشون کمتر شد

تا خیلی چیزای دیگه ........

ای کاش کارمون فردا اوکی بشه تا یکم یه نفس راحت بکشیم


این چند وقته واقعا نمیدونم کجام کاشان که هستم هم اصفهانم هم کاشان  اصوانم که میام فکرم کاشونه  نمیدونم چرا ولی متناسب با شهر لهجه نگارشم تغییر کرد

نمیدونم این روزا کارایی که میکنم درسته یا نه ولی احساس میکنم  درست باشه ؟؟؟؟!!!!!

خیلیارو خیلی وقت بود ندیده بودم امروز فرصت شد بعد بیست و چند روز اقاجون و مامانجون برم ببینمشون دلم بدجور حواشونو کرده بود خدا حفظشون کنه مامانجونم دیگه خوب بشن ایشالا


امشب شب قشنگیه شب تولد ابن الرضا آقا امام جواد هستش شب آرزوها امشبه شب حاجت روایی امشبه (عیدتون مبارک)

خدا شما رو به حق این ماه عزیز اول ببخشمون دوم حال دل همه رو خوب کن سوم هم آرزوی همه آرزومندا رو برآورده کن یه نیگایی هم به بنداز خداجون همین مارو بس


دلم بدجور هوس مشهد و کرده یه سری رفتن مشهد یسری هم رفتن راهیان منم جاموندم یعنی باید میموندم
امیدوارم امام رضا و شهدا برامون دعا کنن



و اما از همه دارم میگم فکر کنم خستگی دیگه داره کار خودشو میکنه
.....

..........

.......................


خدایا سرپا امیدم  و  اعتمادم  و میدانم که بخشنده اید و  من  نیاز به بخشش پس به امید خودتون


یا علی مدد