سلام و درود


این روز ها برایم سخت ترین روز هاست


بدونه وقفه و درنگ  از ساعت 8 شروع میکنم تا دو نیم نصف شب از خوابگاه تا موسویان بیست دقیقه ای راهه و امروز مجبور به دویدن شدم


مهندس زارع اسمم  رو گذاشته اقای مطیعی ارشد حالا تا یه هفته میگفتم ارشد نیستم این هفته دیدم  میگه باشه ارشد کلاسی اخه مگه چیزی رو پیشونی من نوشته


امروز یه ده باری صدام زد .یه مدار پنوماتیکی بستم تا اخر کلاس دست از سرم برنداشت آدم کار بلد و باید پرستید واقعا انسان فوق العاده ایه مومن درجه یک خدا حفظش کنه


خدایا شکرت




از این ترم خیلی راضیم کار زیاد دارم ولی .....................


کلاس تحلیل یه درخواستی به استاد دادم که فکر کنم دوباره پام و به خانه فرهنگ میکشونه


 خواهش

عزیزان محترم سراغ برنامه های JADKU رو از من نپرسید لطفا که نمیدونم   دم شما گرم


این هفته مجبورم بمونم اونم در زمانی که بابام به همفکریم و کمکم نیاز دارن تو روی خودشون نمیادن بنده خدا ولی خب از این که سه وعده زنگ میزنن معلومه بابام به این که الان من باشم و همفکری بدم بهشون  خدایا خودتون هر چی خیره رقم بزنید

دلم گرم خداوندیست🤚 که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد

دلم گرم است ،☺️
 میدانم بدون لطف او تنهای تنهاییم  برایتان من خدا را آرزو دارم...

من درپی خویشم به تو بر میخورم اما ..

خدایا شکرت ......................................................................................


یاعلی مدد