حرف دل

میروم دور از همه با دنیای خود خلوت کنم باید اخر من به این بیگانگی عادت کنم

آشفتگانه

سلام 

 

خاص ترین لحظات زندگی انسان دقیقا لحظه هایی است که از تفکر به گذشته دور شده ودر حال با نیم نگاهی به آینده صرفا در حال زندگی هستیم 

وقت هایی را به یاد دارم که در فکر گذشته و نگرانی آینده حال خود را از دست دادم  و به نظرم گذشته فقط و فقط برای خاطره بازی و عبرت هاست ولا غیر 

 

خب این هارو گفتم ولی به قول نا معلومی اگر آشفته خاطر هم نباشد که دل نیست    دله؟؟؟

 

و این خاصیت جوانیست و زمانی برسد که دلمان برای آشفته خاطری ها هم تنگ شود و فقط در حافظه به دنبالشان هستیم 

 

اندر این احوال جوانی   ندیدم اکسیری جز یاد خدا که درمان هر دردیست  

 

امشب برای احوال آشفته تمام اشفتگان عالم میخوانم 

 

الا بذکر الله تطمئن القلوب 

 

الان به این نکته میرسیم چرا خاص ترین لحظه عمر این لحظه است smileysmiley

 

و بعد از انکه بگوییم اللهم عجل لولیک الفرج  باید گفت الهی و ربی من لی غیرک

 

یا علی مدد 

 

۰۴ آذر ۹۸ ، ۰۲:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

خوش و ناخوش

سلام  

 

نمیدونم چطور شروع کنم چی بگم ولی فقط میدونم که به این یک کلمه ها کاری درست نمیشه حالا دیگه خودت حساب کار و بکن 

 

کسی که یک سال غصه شو خوردم و پاکارش بودم کارش حل شد خداروشکر میدونستم که حل میشه این و از قوت قلبی که امام رضا بهم داد متوجه شدم 

 

بازم شکر ولی کم براش نزاشتم و کنارش بودم   و الان خوش حالم که همیشه بهش روحیه دادم و نزاشتم خسته بشه 

 

حالام فقط خداکنارمنه که دم مبارکش هر لحظه گرم که لااقل اون هست 

 

آخر هفته هایی که دانشگاه میمونم در کل این چهار ساله بیخود ترین لحظاتم بوده اینم حکایتیه smiley

 

یروز یه بنده خدایی بود گفت که هیچ چیزی بهتر از صاف بودن  و صداقت نیست ولی الان کلا خبری از اون بنده خدانیست 

 

اگه روزگار بیرهمه تو مهربون باشه 

       اگه آفتاب میسوزونه تو سایبون باش 

اگه سرما کمین کرده کناره باغچه 

     واسه گل های نیمه جون تو باغبون باش تو مهربون باش
............

وخی قر نیا دل دل نکون یهو دیر میشدا  و اوسادا  میبرن تخته پولاد  !!!!!!!wink

دیالوگ  ماندگار ارحام صدر  

 

و اما دعا 

اولین گام اللهم عجل لولیک الفرج 

دوم خدایا یکار کنید که از این بیشتر دوسدون داشته باشیم 

و در پایان هم الهی و ربی من لی غیرک 

یاعلی مددsmiley

 

 

 

 

 

 

 

۲۳ آبان ۹۸ ، ۱۵:۴۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

کنترل!!!!!!

سلام 

 

این روز ها واقعا سرد شده یا خیلی سرد شده یا من گرم نمیشم  نمیدونم والا 

 

هر سیستمی و میشه داخل نقطه تعادلش کنترل کرد چرا چون توی تعادل وپایداری محضه حالا به نظرم اومد که این و میشه برای آدم ها هم صدق داد 

اگه کسی تعادل و داخل زندگیش رعایت کنه خیلی راحت میتونه کنترل کنه هم زندگیش و همم دینش و پس تقوی یعنی نگهداری هم در نقطه تعادل آدم میتونه شکل 

بگیره حالا باید دوید تا به نقطه تعادله رسید که اصل قضیه اینجاست 
 

خیلی وقتا میشه احساس تنهایی میاد امروز این احساس و تو چشمای دکتر دیدم وقتی که من دید خیلی خوش حال شد با این که کار خودش و میکنه ولی حضورم بهش دلگرمی داد  که تنها نیست انشاللله که هرچی خیره 

 

اما دلمان کمی شعر میخواهد و بس 

دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

حافظ

 

 

ودر آخر الهی من لنا غیرک 

یا علی مدد

۱۹ آبان ۹۸ ، ۲۱:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

روزمره گی

سلام 

 

این که امروز هشت صبح تا الان رختام تنمه که هیچ ولی امروز  با همه سختیش خوب بود چون سختیش و زیاد نفهمیدم

 

این روز ها خداروشکر با تمرکز و...... شرایط بهتر شد و باید غول بی شاخ دم هم یواش یواش آماده کنم که نوبت به من داره میرسه 

و اما دیشب که فهمیدم اوضاع وخیم تر از این حرفاس و تشکیلاتی که یه روز معبدم بود الان حال و روز خوبی نداره اوضاع از اونی که تصور کردم خراب تره وکل فضای فرهنگی داره روبه رخوت میره شایدم من احساس میکنم ولی دلم داره میسوزه برای نسلی که داره بدونه این که خودش بخواد براش تصمیم گرفته میشه و کلی شرایط بد تر 

 

بگذریم که البته جای گذار هم نیس 

امشب شب شهادت امام عسگری و فرداشب هم اغاز امامت امام حی 

شکر خدا یک سال دیگه زنده ایم البته تا الانش 

 

و اما دعا خدایا کمک کن بتونیم هر روزمان بهتر از روز قبل باشد 

خدایا به حق این شب عزیز غم و مشکلات مردم زیاده فقطم خودتون از همش خبر دارید خودتون حلش کنید 

و در آخر: ای که گفتی به برم آی گر بی تاب شدی 

                بی تاب شدم ای یار دانم که آگاه شدیپ

الهی و ربی من لی غیرک 

یا علی مدد 

۱۴ آبان ۹۸ ، ۲۲:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

خستگی

سلام

 

 

دلم برای وبلاگ خیلی تنگ شده بود  دلم برای خیلی چیزا تنگ شده 

این مدت که نبودم خدا کمک کرد و امام حسین طلبیدن رفتیم کربلا که خداروشکر خیلی خوب بود 

بعضی از مواقع  از رفتار بعضیا بهم میریزم نمیتونم بفهمم آخه چرا اینقدر حب ریاست مهمه  چرا واقعا 

اطراف آدم پر از نارفیقی و نامردی 

تا حالا اینقدر دلم پر نبوده 

خدایا به خودت پناه میبرم 

خدایا سنگ بدی جلوی پامه خودت این دست انداز و از جلوی پام بردار 

دلم برای نوشتن دلنوشته هم تنگ شده فکر کنم امشب باید بنویسم وگرنه خوابم بی خواب 

دلم برای صدای خسته داریوش هم تنگ شده 

 

عاشم مثل مسافر عاشقم عاشق رسیدنه به انتها     عاشق بوی غریبانه کوچ تو سپیده غریب جاده ها   من پر از وسوسه های رفتنم رفتن و رسیدن و تازه شدن  

   مسخ یک عشق پر آوازه شدن و.......

 

 

الهی به حق امام حسین (ع)  کمک کن مسیرم و درست انتخاب کنم و گیر طوفانه نفاق و غرور و حسادت نشم 

کمک کن بتونم که ..............

ودر  آخر اللهم عجل لولیک الفرج 

 

۱۲ آبان ۹۸ ، ۰۰:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

شکواییه

سلام 

 

این هفته در بین درگیری های ذهنی همش به یاد سال گذشته و اتفاقاتی که در این ایام  برایم رخ میداد فکر میکنم یاد جامعه اسلامی یاد تنگه ابوقریب و......

نمیدونم چرا این روز ها با این همه درگیری بازهم دلم به سمت جامعه پر میکشه این چند هفته افراد زیادی سراغش و از من میگیرن ولی خب واقعا جوابی ندارم براشون 

خب کاری نمیشه کرد 

 

همه جا جایگزین دارن نیروی جوون ولی جامعه من جامعه پیرمردهاست دلم خونه و بازم کاری نمیشه کرد یه زمانی میشد یعنی داشت میشد ولی بگذریم 

 

اما از کربلا که دلم هر روز در اتنظاره که ببینم مجوزم صادر میشه یا نه لیست بچه ها پر میشه یا نه 

خیلی کم طاقت شدم به شدت از این کار متنفرم  

امروز که با کلی امید رفتم دبیر خونه اسمم و داخل لیست دیدم گفتم مجوز صادر شد ولی دیدم نه مجوز کربلا نیست مجوز ادامه کار ناتمامه و باید تا زمان نزدیک تمام بشه 

 

خدایا شکرت برای همین که هستی برای این که نمیزاری داخل آمپاس باشیم 

خدایا شما خدای همه هستی حواست به همه ماها هست خب بازم شکر پس 

ولی یه خواهش هیچ وقت مارو به حال خودمون رها نکن  نمیتونیم هنوز اونقدر بزرگ نیستیم  نگاه شما نباشه خلاصیم 

 

خدایا هیچ چیز به اندازه عشق قیمت نداره  مولایمان علی (ع) از عشق علی شد و مولایمان حسین  از عشق شفیع شد 

 

 

عجب نعمتی آفریدی 

 

الهی و ربی من لی غیرک 

 

۱۴ مهر ۹۸ ، ۲۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

غربت

سلام

 

دلم برا اینجا تنگ شده بود 

فکر کنم یک ماهی هست که نیومدم  

ده روز نبود که از کاشون رفته بودم ولی الان که اومدم انگار داخل دانشگاه احساس غربت میکنم نمیدونم چرا هنوز میرم کارگاه تا آروم بشم 

دلیل این دل آشوبی و غربت و نمیتونم درک کنم ولی خب چرا  شایدم بدونم 

وقتی ببینی همه آماده کربلا میشن ولی تو......

 

دلم هلاک نگاه آقاست

حسین جان ........

 

آقا جان دلم و میشکونن  پارسال از غربت اربعین  دستم به کاری نمیرفت ولی دلخوشیم جامعه بود 

ولی الان واقعا خستم کنارم باش  شما رو به علی اکبر هوامو داشته باشید 

 

با دل دربه درم انگاری چرخ زمونه حسابی لچ 

                            ولی حسی میگه که از این ستون تا به اون ستونم فرجه 

قبولم کن یا حسین میدونم روی شونم یه باره کجه 

 

خلاصه که آره 

 

و اما دعا 

 خدایا خودت از دل همه خبر داری  هر کی یه حاجتی داره دیگه  اگه میدونید که خودتون رسیدگی کنید 

واما خدایا  به حق غربت امام حسین از گناهان ما بگذرید 

 

...............

......

............

یا علی مدد 

 

 

 

 

این است امروز ما 

 

 

 

 

 

 

۰۸ مهر ۹۸ ، ۰۰:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

فقط همین

سلام

 

خیلی وقته نیومدم  اینجا وقتی که از همه جا خسته شدم  اتفاقات خوب اومد مهمون آقا شدم کلی باهم حرف زدیم

اگه نداشتمت چیکار میکردم  فدای آن همه مهربانی ات رفیق دوران کودکی ام تا به حال .

 

این روز ها دلم کربلاست احوالم مال خودم نیست فقط  بوی حرم  احوالم را خوش میکنه ارباب ببخش به سه ساله شبه مادرم ببخش 

ببخش اگه مثه قدیم نوکری نمیکنم ببخش اگه لاف گدایی میزنم      حسین جان فدات بشم 

 

حسین منو یادت میاد همون گدای خونتم     حسین دیوونه همون نگاه مهربونتم

یه قطره اشکت و به یه دنیا نمیدم      یادم نمیره چقدر واست دویدم

ابرو دادی اما من ابروت و همیشه بردم       با این وجود بهم میگی بازم بیا من تو رو میخرم

 

یاد قدیما

 

هییییی شکرت خدایا

خدایا به امام حسینی که همه چیزش و برای شما داد گرفتاری همه گرفتارا و حل کن همه مریضا رو شفا بده 

بعد که به همه نگا کردی یه نگاهم به ما بکن خدای بخشنده  و مهربونم

 

به وقت ارامش طوفان درون .

 

 

 

 

۲۰ شهریور ۹۸ ، ۲۲:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

پایانی بی آغاز

تموم شد جلو چشمای خودم تموم شد

دلم به اندازه دنیا  براش درد میکنه  قلبم براش جاکنه قلب درده برگشته  دوباره

ولی بازم نمیفهمه  بازم نمیفهمه

بازم اشتبیاه  های قبل

 

یه زمانی 8 سالم بود اقاجونم گفت بابا یه وقتی بشه آدمی زادم بخرن و بفروشن  اره اقاجون الان ادمم میفروشن خیلی ساده میفروشن

 

خدایا خودت به داد همه گرفتارا برس

خب الهنا و ربنا من لنا غیرک

۰۵ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۲۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

تشکیلاتی 3

خب قرار بود تشکیلاتی و فرهنگی دیگه نزارم ولی شاید در اینده شروع  به این کار کردم

انشالله به حول و قوه الهی

یا علی مدد

۰۳ شهریور ۹۸ ، ۱۵:۴۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام