حرف دل

میروم دور از همه با دنیای خود خلوت کنم باید اخر من به این بیگانگی عادت کنم

عیدانه

به نام آرام بخش جان

امشب میخوام از خوبی ها و قشنگی ها بگم، بالاخره دیر بدیر ک میام بهتره از شادی ها هم گفته شه انصافا و قشنگی های این چن روز بهترینش امروز بود میلاد حضرت جان امیرالمؤمنین علی علیه السلام اصل عشق اصل انسانیت اصل اصالت اصل زندگی اصلا خارج از وصف شما فرض کن تولد همچین انسان بزرگی باشه عاشقشم باشی و خوش حال نشی اصلا مگ میشه مگ داریم؟؟!!

خلاصه امروز ک روز به اصطلاح مرد و پدر بود واقعا برازنده این مناسبت باحال هستش

بگذریم از آقاجون بگم ک خیلی وقته نگفتم تو متنام، از ادب و مرام از محبت و کلام همه جوره عالی و دوست‌داشتنی امشب همه ب همکلامی من و آقاجون کنار هم حسادت میکردن و با کنایه کار خودشون و میکردن ولی آقاجونم میگفت ول‌کن محل نذار از خودت بگو کمتر میای پیش ما بابا و.....

خدا حفظشون کنه همه بزرگتر هارو ک اگ نعمتی هست و دعایی مستجاب صدقه سر این انسان های صاف و صادقه

خوش حالی بعدی مراسمات پسا ازدواج  حمیدرضا بود ک براش خوش حال بودم البته هم خوشحال هم ناراحت بابت  اقتصاد مزخرف ما ک اول زندگی جوونا با مشکلات فراوون شروع میشه و هیچ کس هم ب هیچ کس نیست

خلاصه ک خودت به حق حضرت امیر دستمون و بگیر ک هر روز بتونیم شاد باشیم و باعث دل آرومی و شادی دیگران

الهنا و ربنا من لنا غیرک

یاعلی مدد

۱۶ بهمن ۰۱ ، ۰۱:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

دلمردگی

به نام آرام بخش جان

چن سالی بود دگ امتحان های آکادمیک و تحصیلی نداشتم و همش دل ب امتحان های خودش سپرده بودم تا این یک ماه اخیر ک 12واحد سر سخت در مقابلم قرار داشت ک باهاشون دست و پنجه نرم کردم خب بگذریم از این ک بکنی طول کشید ک خودم و پیدا کنم ولی شکر خدا ک خوب گذشت 

 

دلم تنگ شده بود برای وبلاگ، برای نوشتن، برای سبک شدن. از گذر زمان و دل مردگی متنفرم ولی خب انگار میخواد این بلا سرم بیاد، اونم منی ک همش اهل دل بودم و آهنگ و نوشتن، حالا بعد از چندین وقت شاید نزدیک دوسال یکی از ترانه های خاطره انگیز و قشنگم و اتفاقی پیدا کردم، اینم رسم روزگاره ولی باید زودتر جلوش و بگیرم  

و اما حسن ختام متن امشب باشه  همون ترانه کذایی 

 

یاعلی مدد 

 

 

 

 

 

شبا تو زمزمه های می خونه 

هرکی از تو میخونه خوب میخونه 

هرکی از تو میخونه غم تو صداشه 

غمی ک خوبه تو هر صدایی باشه 

غمی ک تا نباشه صدا صدا نیست 

این همه زمزمه تو می خونه ها نیس 

میگن عاشق یه صدای دیگه داره 

عاشقی حال و هوای دیگه داره

میخونم تا همه باور بکنن

از تو خوندن یه صفای دیگه داره

شبا تو زمزمه های می خونه

هرکی از تو میخونه خوب میخونه

قصه ای،؟! خوابی؟! ، خیالی مگ تو؟! 

آرزو های محالی مگ تو

واسه هر سری یه سودایی داری

سرنوشتی مگ فالی، مگ تو

۳۰ دی ۰۱ ، ۰۱:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

.

به نام آرام بخش جان 

بعضی وقتا هست ک دلت پره اما نمیدونی از چی، از کی، چرا؟!

فقط میدونی ک انگار احوالت اونی ک باید باشه نیست شایدم بدونی اما نتونی درمونش کنی و دقیقا حالا اونم ایام امتحان میاد سراغت

فقط ب خودش میشه پناه برد و بس چون اون بهتر بنده اش و میشناسه 

ب هر حال شکر بابت بود و نبود

الهنا و ربنا من لنا غیرک

 

۱۶ دی ۰۱ ، ۰۱:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

تغییر

به نام آرام بخش جان 

 

مردم همش از محبت زیادی حرف میزدن و من برام سوال بود آخه چرا مگ محبت هم بده!!؟

اما الان هرچی جلو میره میبینم آره انگار نمیشه زیاد آدم برای بعضی ها خودش باشه، یا محبت کنه چون نه قدری از طرف میبینه نه محبتش خروجی مثبت داره و همین میشه ک به 30 سال ک نزدیک شدی دیگ اعتماد نمیکنی و میشی یه آدم دو رو و دودره باز، دست خودت هم نیست، اون صداقت و محبت جوونیت و تو همون زمان ازت گرفتن و این میشه ک تو این زمونه زیاد کسی ب کسی نیست

بگذریم ک اگرم نخوایم میگذره 

 

امشب خیلی دلم گرفته از دست زمونه، از دست خودم و  از دست شرایط کشور، تا کی قراره این اوضاع ناخوش احوال بر پیکر این کشور باشه خدا داند، کاش چاره ای، طرحی، برنامه ای چیزی بود تا تغییری در زندگی ملت ایجاد میشد

تا تفکری نو میومد، تغییری بزرگ، البته نه از نوع تغییرات لیبرالی و اصلاحاتی تغییری نوین و دینی اونم از نوع اصالت دین نه دین منفعتی 

تغییری ک تفکر و نگرش هارو عوض کنه، منفعت طلبی هارو از بین ببره و کمی کار جمعی و بهمون یاد بده، جامعه امروز جامعه ارباب و رعیتی نیست، جامعه زیر دستی و تقلیدی نیست، جامعه امروز جامعه خلاقیت، تفکر و ارتباطه

 کاری ک ما و مسئولین از اون فاصله داریم..... 

 

 

 

 

 

 

۲۵ آذر ۰۱ ، ۰۱:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

عقل و دل

به نام آرام بخش جان 

همیشه از دوراهی میترسم و ترسیدم چون دوراهی ها همیشه همون جاهایی بوده ک یه طرفش برام دل و خواستن بوده و یطرفش عقل و شرایط

و من همیشه بازنده به عقل شدم ولی همش و ک میریزم رو هم میبینم اگ اون بالایی میخواست راه و کج می‌کرد به سمت دله یا وقتی تو طوفان سخت شرایط بودم یکم از اون طوفان و کم می‌کرد تا بشه ولی نخواست

شاید تقدیر و اون اینجوری میخواد بنویسه، شاید به دل ما خوش نیاد  ولی چیزیه ک نوشته و قطعا به صلاحه چون دست خودش پشتش بوده

روزگار بالا پایین داره، دیر و زود داره 

بالاخره ک چی یروز باید رفت جلو، همون ک نخواست خیلی از کار هارو، 

اگ الان رفتی جلو چیزایی برات رقم میزنه ک جبران نداشته ها بشه و میشه چون خدا عاشق بنده هاشه 

 

خودش گفته عاشقتون میکنم، چون گفته پس عشقه میاد، احساس میاد 

مهم اینجاست ک ت غصه نخوری، درگیر نباشی

توکل کم شده این روزا ولی تو توکل کنی همه چی حله 

الهنا و ربنا من لنا غیرک 

 

 

۲۰ آبان ۰۱ ، ۱۶:۱۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

خاکستری

به نام آرام بخش جان

 

این روزا روزای قشنگی نیست و شایدم از چشم و احوال من قشنگ نباشه اما به قولی این نیز بگذرد و به قول ایرج جنتی به فردا دلخوشم شاید ک با فردا طلوع خوشبختی من باشه زیادی گله نکنم همینم کفایت داره

اما بعد

اوایل سخت بود برام یه ساعت و نیم بشینم سرکلاس خیلی اذیت بودم بالاخره 3سال دوری از کلاس و درس بس بود ک حوصلم نرسه بهش اما حالا انگار روال شده ولی خب دیگه جو اون جو کارشناسی نیست اون نشاط، اون حوصله، اون شور بیشتر الان دوسدارم بعد کلاس ها بشینم و کتاب بخونم یا برم تو فضا قدم بزنم درحالی ک خب کارشناسی دوسداشتم زود کلاس تموم بشه تا بدو بزنم بیرون ، انگار هنوز تو تنهایی های خدمت موندم یا واقعا دیگه زدم جاده خاکی باید یه حرکت بزنم خیلی این درونگرایی داره اذیتم میکنه این روزا

 

تو نوشته هام امروز رسیدم به خاکستری متن ترانه ای ک به نظرم هیچی کم نداره از قشنگی و شده انگار امروز پس زمینه کاریم 

 

خاکستری

روح بزرگوار من  دلگیرم از حجاب تو

شکل کدوم حقیقته چهره بی نقاب تو

وقتی تن حقیرم و به مسلخ تو میبرم

مقلوب قلب من نشو ستیزه کن با پیکرم

اسم من و از من بگیر تشنه من یه منم

سنگین بار تن برام ببین چه خسته می‌شکنم

به انتظار فصل تو تمام فصل ها گذشت 

چه یاس بی نهایتی ندیم من بود

فصل بد خاکستری تسلیم و بی صدا گذشت

چه قلب بی سخاوتی حریم من بود

دژخیم بی رحم تنم به فکر تاراج منه 

روح بزرگوار من لحظه معراج منه

فکر نجات من نباش مرگ من و ترانه کن

هرشعرم و به پیکرم رشته تازیانه کن

وقتی تن حقیرم و به مسلخ تو میبرم

مقلوب قلب من نشو..........

 

الهنا و ربنا من لنا غیرک 

 

۰۴ آبان ۰۱ ، ۰۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

تنوع

به نام آرام بخش جان 

 

یه وقتایی مقاطعی از زندگیت و ک یه شروع دوباره یا یه تغییر کوچیک داری خیلی دوسداری من خودم به شخصه از یکنواختی بیزارم درسته کنار میام باش یا شاید اظهار خستگی نکنم ولی واقعا خوشم ازش نمیاد حالا بعد از سه سال دوری از فضای درسی و دانشگاهی دوباره برگشتم اینبار در فضایی جدید ولی غریب ک باید یواش یواش در جهت آشنایی با محیط و اساتید و همکلاسی ها اقدام کنم این چند جلسه ک خب چیزای زیادی دستگیرم نشد ولی در ادامه بیشتر باید دقت کرد

 

این روزا احوالاتم شبیه احوالات و روز و شبای کاشان شده و دلتنگ اون احوالاتم، چقدر بعضی وقتا آدم دوسداره احوالات قبلی و داشته باشه ولی دگ گذشته و  خبری از اونا نیست

فعلا کشورم حالش خوب نیست، تنش داره، تب داره و در نهایت هیچ هدف و غایتی نداره فقط ایجاد نا امنی شده دردسر مردم و عوامی ک سرشون به کار خودشونه بگذریم امیدوارم نهایتش خیر باشه

 

 

 

۱۰ مهر ۰۱ ، ۰۱:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

بی گناه

به نام آرام بخش جان 

 

بعد از مدت ها یه آهنگ تو دل برو شنیدم اونم کار جدید علیرضا قربانی به نام بی گناهه بماند یادگاری از امشب ما

 

بی گناه!!

تو خنده ی دوری در یاد تو قاصدکی دور از باد
من زخمی قبل از مردن من ساکت قبل از فریاد
داد از دل من داد ای داد
عکسی که پر از رویا بود در خاطره ای تار افتاد
عکسی که در آن خندیدم از سینه ی دیوار افتاد
داد از دل من داد ای داد
آمده ام تو به داد دلم برسی
تو سکوت مرا بشنو که صدای غمم نرسد به کسی
آمده ام تو به داد دلم برسی
چو پرنده ی زخمی بی پر و بال رها شده از قفسی

 

باید که شبی برسی به قرارم ایمان منی به خدا نسپارم
میترسم از اینکه زمان نگذارد چون دسته گلی برسی به مزارم
باید که شبی برسی به قرارم ایمان منی به خدا نسپارم
میترسم از اینکه زمان نگذارد چون دسته گلی برسی به مزارم
آمده ام تو به داد دلم برسی
تو سکوت مرا بشنو که صدای غمم نرسد به کسی
آمده ام تو به داد دلم برسی
چو پرنده ی زخمی بی پر و بال رها شده از قفسی

۱۶ شهریور ۰۱ ، ۰۰:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

دوراهی های زندگی

به نام آرام بخش جان 

 

بعضی وقتا که فکرت تو یه جریان دیگس و یچیز دیگ برات پیش میاد جوری ک مردد میشی بری سمت کدومش و راهت و چجوری ادامه بدی ک به صلاحت باشه دقیقا میرسی سر دوراهی و تصمیمات حساس، الان زمانی ک شرایط خدمتی بسیار اوکی شده بود یهو سر و کله ارشد پیدا میشه اونم دقیقا همون چیزی ک میخواستی و الان بین خدمت و ارشد باید یکی و انتخاب کرد انتخابی ک یکم سخت و پیچیده شده فقط به این دلخوشم ک به یاری خود خدا بتونم بهترین تصمیم و بگیرم و مسیر جدید آغاز بشه یا مسیر قبلی ادامه دار

کلهم خیرا 

 

و اما بعد، امروز یه روز به خصوص بود روزی ک برام درس های زیادی داشت و مهم ترین درس این بود ک غرورت و هیچ وقت برای کسی نشکنی و هیچ چیز باعث نشه ک بخوای از شخصیت و خود واقعیت برای چیزی و کسی فاصله بگیری مهم نیست ک در موردت چی بگن و ازت خوششون بیاد یا نه مهم اینه ک تو خودت باشی و خودت هم باقی بمونی

 

 دلتنگ رفیق شهیدمم دعا کن رفیق روز های سخت

یاعلی مدد

۱۱ شهریور ۰۱ ، ۰۰:۴۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

بی حرفی

به نام آرام بخش جان 

یوقتایی ک زیاد میومدم تو وبلاگ و شبا متن می‌نوشتم یا تو دفترم واسه خودم می‌نوشتم بابام میگفت یوقت میشه دیگ سراغ اینارو نمیگیری و دیگ حرفی برای گفتن و نوشتن نداری، تو دلم میگفتم چی میگه آخه بابا ما حالا شده، طوری ک دیگه دفترم هم نمیدونم کجاست فقط یه وبلاگ مونده ک چندوقت یبار میام سراغش چقدر خوب و بیخوده ک آدم سن و سالش بالاتر میره خیلی چیزایی ک براش باحال بود دیگ کم حال میشه یعنی هم خوبه ک احوالت عوض شده هم بده ک دیگ اون چیزایی ک یه زمانی باهاشون حال میکردی دیگ حالا کیفی ندارن

 

به هر حال فقط چیزی ک مهمه و من خودم بهش عمل نمیکنم اینه ک نزاری بیشتر تو لاک دفاعی فرو بری این نکته مهمه زندگیه ک خب من اصلا بهش گوش

 ندادم و پیله تنیده خودم و تنگ تر میکنم

 

خب امیدمون به خداست و بس خدایا خودت یجوری به اوضاع آشفته سر و سامون بده دم شمارو هزار بار گرم 

 

 

۰۴ شهریور ۰۱ ، ۰۰:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام