حرف دل

میروم دور از همه با دنیای خود خلوت کنم باید اخر من به این بیگانگی عادت کنم

هنوز

به نام آرام بخش جان 

محدودیت های کرونایی دوباره شروع شدن کرونا

نفس بشر و به شماره در آورده 

شاید کسی فکر نمی‌کرد مردن اینقدر روزی ساده بشه 

بشر امروز سرگردان از این اوضاع به هم ریخته شده 

مرگ با آن همه ترس و نگرانی امروز آسون شده شاید افرادی که فکر مردنشون و نمیکنی، میمیرن این ها همه قدرت خداست خدایی که جز اون هیچ کس نیست 

در این شرایط فقط باید آرام بود و مراقب 

مراقب باشید خیلی هم مراقب باشید

از طرفی باید محکم بود 

با زندگی زندگی کرد نه برای زندگی 

هنوزم میشه خوش حال بود هنوزم میشه صاف بود 

هنوز میشه رفاقت کرد، درسته کمه ولی میشه رفیق بود 

هنوزم میشه گره از کار هم باز کرد 

هنوزم میشه صله انجام داد ولی به روش خودش 

و هزارتا هنوز که نشون میده دیر نیست برای ساختن برای ساخته شدن 

برای ایستادن، برای زندگی 

ما تا خدارو داریم، تا ژن خدا درون ماست همه چیز خوبه 

تا رفیق داریم مثه شهدا 

کارمون پیشه، ابرو دار زیاد داریم که برامون دعا کنن 

پس نگرانی تلقینه بی حسابه 

هنوز هارو که به کار بردم یاد یه آهنگ قشنگ افتادم 

ترانه ای که یه مدت زمزمه ام شده بود 

 

هنوز 

هنوز میشه تو چشات خیلی چیزا رو تازه کرد
میشه با گرگر دستای تو خیلی کارا کرد
میشه تو چشمای تو گم شد و مرد
میشه دریارو به بغض تو سپرد
میشه با چشم تو رنگارو شناخت
میشه بهترین ترانه ها رو ساخت
نگو دیره من از این فاصله ها بدجوری گریم میگیره
نگو دیره من از این بی خودیا بدجوری گریم میگیره

میشه هر قصیده رو با چشم تو اندازه کرد
میشه تو چشمای تو قدیمی ها رو تازه کرد
همه کاشی کاریا خرابه ها
همه ماشین دودیا مثنویا
میشه فریاد زد رفت تا ته دشت
میشه دریا شدو از خشکی گذشت
نگو دیره من از این فاصله ها بدجوری گریم می گیره
نگو دیره من از این بی خودیا بدجوری گریم می گیره

 

این آهنگ هم جز خاطرات تاریخی شده شاید 10 سال از اولین بار شنیدنش میگذره از همون روز هم قشنگ بود هنوزم قشنگه 

 

خب اسم متن امشبمونم جور شد 

هنوز اول راهیم خستگی بهانه است 

یاحق 

۰۱ آذر ۹۹ ، ۰۱:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

فولاد!!

به نام آرام بخش جان 

تمام زندگی با تمام پستی و بلندی فقط یک حرف داره اونم ایستادنه

وایسادن در برابر هر چی سخته، هرچی برات مشکله و هزار تا سختی 

چرا باید وایساد آخه مگه چه ارزشی داره؟؟

دقیقا نکته اینجاست که چون تو ارزش داری باید وایسی 

قاعدتا یک روز قراره روز بهتری باشه، یه روز قراره بشی اون ایده آل خودت  برای دیدن این روز ها باید وایساد، وایساد و جنگید 

از پا افتاده که باشی میفهمی چی میگم آدم دقیقا روزی میتونه پاشه که کاملا از پا افتاده باشه 

خدا دقیقا فولاد و دوست داره فولادی که هرچی چکش خورده باشه به جا این که خم بشه محکم تر شده 

محکم تر از قبل 

آهن اول خم میشه بعد می‌شکنه بعد میشه فولاد 

اگه شکستی میشی فولاد 

 

خب از مقاومت و استاتیک درونی آدمی که بگذریم قشنگ ترین چیز گاهی سکوته 

وقتی بعضی فیلما و اعمال و احوال تکراری میشن فقط یه چیزی مثه یه سکوت یا نوشتن طولانی میچسبه چیزی که ذهنت و خالی کنه 

دلم برای روز های ابری کاشان تنگ شده برای دم غروب های اسلامی، برای سوز زمستان سلف به قول ممد که تو راه میگفت سوز بردمون 

ای بابا 

خدایا شکرت 

شکر اگه فولادیم اگه آهن 

اگه سختیم اگه بی طاقت فقط شما رو داریم و بس 

دنیا فقط اسمش گندش و آدماش 

ولی چیزی توش قشنگ تر از خودت نیست 

به وفور بهت نیاز داریم 

یا رفیق من لا رفیق له 

 

با تشکر از دوست ناشناس که پیام دادن 

یا حق 

۲۹ آبان ۹۹ ، ۰۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

راضیم به رضات

به نام آرام بخش جان 

دوراهی یکی از بدترین شرایطه مسیری که رفتن و ماندن و جلوت میزاره

کاش این حالت اصلا وجود نداشت 

دوراهی که هر دو راهش خوبه اما.... 

هرچی بیشتر دارم میرم توی اجتماع و مشکلات مردم و شرایط بیشتر از خودم دارم دور میشم 

این روز ها فقط شب ها خودم هستم ولی روزها یه دنیا تفاوت 

صبح تا عصر کارشناس اسنوام و فقط یه اسم از خودمم میمونه 

فقط شب ها خودمم وقتی غرق کار مردم و مشکلاتشون میشم

علایق و اخلاق و.... اصلا خودم نیستم

دلم به چهارشنبه های بعد ازظهر خوشه و تعطیلی که البته 5شنبه ها هم ترکش هاش میرسه 

کاشونم دقیقا چهارشنبه عصر ها یهو خستگی کل هفتم میرفت 

خب اینم یه مدلشه 

 

ولی اخلاق و رفتار مردم واقعا متفاوته یه عده همیشه طلبکارن، یه عده کلا اعتماد نمیکنن،  یه عده اصلا کلا نیستن، یه عده میخوان پوست تو رو بکنن 

تعداد مشتری هایی که صافن، صادقن و قابل اعتماد خیلی کمه بقیه همه تو گام اول یه انقلتی میان

بگذریم بازم شکر خدا که گذاشته لااقل برای پول هم شده یه خدمتی به مردممون بکنیم 😁😁

ولی لذت بخشه،نگیرش ازمون

دم خدا گرم 

 

خدا فارغ از هر دو جهان

این جهان و اون جهان 

ما میخوایمت 

گناه کاریم؟؟!! 

بزارید سر جهالت 

با عشقمون چیکار کنیم 

بد باشیم و خوب فقط شما را داریم 

شمام رفیق من لا رفیق له 

 

 

همسفر

تو ازکدوم قصه ای که خواستنت عادته 

نبودنت فاجعه بودنت امنیته 

تو از کدوم سرزمین تو از کدوم هوایی

که از قبیله من یه آسمون جدایی 

اهل هر جا که باشی قاصده شکفتنی 

توی بهت و دغدغه ناجی قلب منی 

پاکیه آبی یا ابر نه خدایا شبنمی 

قد آغوش منی نه زیادی نه کمی 

من و با خودت ببر من به رفتن قانعم 

خواستنی هرچی که هست تو بخوای من قانعم 

ای بوی تو گرفته تن پوش کهنه من 

چه خوبه با تو رفتن رفتن همیشه رفتن 

چه خوبه مثل سایه همسفر تو بودن

هم قدم جاده ها تن به سفر سپردن 

چی میشد شعر سفر بیت آخری نداشت 

عمر کوچ من و تو دم آخرین نداشت 

آخر شعر سفر آخر عمره منه 

لحظه مردن من لحظه رسیدنه 

من و با خودت ببر ای تو تکیه گاه من 

من و با خودت ببر من به رفتن قانعم 

خواستنی هر چی که هست تو بخوای من قانعم 

 

الهی راضیم به رضات 

یاحق 

 

 

 

۱۹ آبان ۹۹ ، ۰۲:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

شناخت

به نام آرام بخش جان 

 

امروز توی غوقای مترو به این نکته فکر میکردم که چرا آدم توی این همه شلوغی گم نمیشه همه غریب با تفکر مختلف و..... ولی احساس گم شدنی نیست 

با این همه شلوغی غربت سر در گم نمیشی!!

ولی گاهی خودتی فقط خودت، ولی گم میشی، جوری که حتی خودت هم نمیتونی خودت و پیدا کنی 

این از چیه مگه غیر از اینه که خودت میشناسی!!؟ 

شاید هم هنوز خودت و نمیشناسی!! 

یا این که میشناسی ولی خب چوب لای چرخ زندگیت رفته؟ 

به نظرم عیب از شناخت باشه 

اگه خودت و بشناسی کوه هم نمیتونه اذیتت کنه 

ولی خب به لفظ خیلی چیز ها سادس ولی عمل تمرین میخواد 

شایدم تلقین 

چیزی که توی شهر و مترو و جاهای دیگه مشهوده شناخت شهر و بلد بودن راهه

چیزی که برای زندگی دقیقا نیازه راه بلد بودنه 

 

خب حالا یکم از حالت تفکر بزنم بیرون 

گاهی به هیچ چی نباید فکر کرد 

فقط دراز کشید 

مد روز جوونا شده کیلیپ های انگیزشی  آرامشی دکتر هلاکویی و.... 

دمشون گرم ولی خب تا وقتی ذهن درگیر باشه زیاد اثر بخش نیست 

حال آدم با یه چیز خوب میشه اونم با چیزایی که بهش علاقه داره 

آهنگ مورد علاقه، گل، قناری،و... 

 

خوش به حال کسایی که با دستگیری از یه نفر حالشون خوب میشه 

 یا با باز کردن یک گره از کار یه نفر 

دم و باز دم همه با معرفتای روزگار گرم 

خب ایام تولد پیامبرمونم که هست و دیگه خیلی خوش به حالمونه 

یه دیوونه ای هم یه صحبتی کرد که خب تفکرات والای خریت و عدم فهم آزادی بیان خودش و به همه ثابت کرد 

خب چه بهانه ای بالاتر از این ایام برای شاد بودن، برای خوش اخلاق بودن، برای داشتن حال خوش 

ایشالا خوش باشید 🌸🌸

 

خدایا به حق پیامبر عزیزمون حال دل همه خوب باشه 

خدای به حق این ایام فرخنده گره از مشکلات مردم و این بیماری بازبشه 

خدایا شکرت

خدایا راضیم به رضای تو 

یاحق 

 

۱۲ آبان ۹۹ ، ۰۱:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

خدا

به نام آرام بخش جان 

 

فکر کردن به گذشته و آینده دوتا چیزیه که مدام در حال اذیت کردنه 

و فقط برام دغدغه فکری ایجاد میکنه 

نگرانی آینده و ناراحتی گذشته گاهی همه وجودم و میگیره 

ولی به قول آقاجون : بابا غصه روزی که هنوز نیومده را نخور بزار بیاد و اتفاق بیوفته بعدش غصه شا بخور

نسخه خوبیه ولی خب اگه موقتی نباشه و از ذهن نره

گاهی وقتا یادم میره فقط خدا را دارم

با خدا باید لوطی بود 

مشتی.... 

ادعونی بخوانید مرا 

بعضی وقتا هزار ذکر بگی بدون گوش دلت هیچ فایده ای نداره ولی یبار بگی خدایا نوکرتم از روی علاقه از روی رفاقت که دلت حال بیاد این خودش یه دنیاس 

انگار میتونی دنیا را باش تکون بدی 

تو دنیا فقط خدا میتونه حال آدم و خوب کنه 

یه کلمه حرف بزنی بگی خدایا سختمه ها ولی تو خودت بهتر  میدونی 

راضیم به رضات 

 

دو سه ساعت منبر میرن که فلان دعا را چند بار بخونید و..... 

ولی دل و چیکار کنیم 

دل اگه سوخته باشه اگه از ته دل آماده باشه خدا رفیقه رفیقی که تاش نیست 

رفیقی که خیلی شبیه خودته 

محمد امین میگه من و تو خیلی شبیه همیم 

میگم ممد شبیه هم شدیم از بس  باهم بودیم و رفیقیم 

اگه با خدا رفیق باشیم چی میشه 

نیستم اونطور که میگم و باید باشم، ولی شما که میخونید سعی کنید باشید 

رفیق نیستم که نگران میشم 

رفیق نیستم که آشوبم 

رفیق نیستم که..... 

و..... 

رفاقت با خدا بهترین حاله 

حتی رفاقت با بهترین بندگان خداهم حسی شبیه همین و داره 

توی مترو به این همه آدم نگاه میکنم و میبینم درسته بنی آدم اعضای یک پیکرند ولی تکی تو این همه غریبه 

غریب آشنا فقط یه نفره برات 

خب 

 

با تو این تن شکسته
داره کم کم جون میگیره
آخرین ذرات موندن
توی رگهام نمیمیره
با تو انگار تو بهشتم
با تو پرسعادتم من
دیگه از مرگ نمیترسم
عاشق شهامتم من

اگه رو حصیر بشینم
اگه هیچ نداشته باشم
با تو من مالک دنیا

با تو در نهایتم من

 

با تو انگار تو بهشتم 

با تو پر سعادتم من

دیگه از مرگ نمیترسم 

عاشق شهامتم من

 

 با تو شاه ماهی دریا
بی تو مرگ موج تو ساحل
با تو شکل یک حماسه
بی تو یک کلام باطل

بی تو من هیچی نمیخوام
از این عمری که دو روزه
نرو تا غم واسه قلبم
پیرهن عزا بدوزه

با تو انگار تو بهشتم
با تو پر سعادتم من
دیگه از مرگ نمیترسم
عاشق شهامتم من

 

یاحق

 

۰۹ آبان ۹۹ ، ۰۱:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

تنهایی که تنها نمی‌گذارد

به نام تنهایی که تنها نمی‌گذارد 

عنوان مطلب مشخصه فقط خداست که هوای آدم و داره 

کارای بزرگ و گره های کور دوتا چیز میخواد 

نیرو، کمک خدا 

گفت: کاری که تو کردی و توی تاریخ وزارت علوم  ثبت میکنن 

ولی خدا خواست و مام به لطفش خواستیم و شد 

استادی که سخت بود نرم شد ولی به سختی 

مسؤلینی که سخت بودن و همچنان هم سخت ماندن ولی شد 

سه ساعت تا پایان وقت اداری مانده بود 

سه ساعت تا آخرین فرصت فارغ التحصیلی 

و شد آنچه که خدا خواست و باید میشد 

پرونده کاشان پر ماجرا برای من بسته شد 

بهت زده ام که باید ناراحت باشم  برای جدایی از این شهر و دانشگاه یا خوش حال  از فارغی

به هر حال پس از یک ماه سخت، پرونده چهار سال خاطره بسته شد 

به قول دکتر فرج تو پرونده کاشون و نخوای بست،

دوباره خوایم دید هم دگه را 

ولی خب فعلا علی ایا حال که بسته شد 

و شکر خدا فقط همین 

کرونا همه چیز و با خودش برده دیگه دانشگاهی نمونده، مدرسه ای نمونده، 

هیچی دیگه حال گذشته رو نداره، کاش میشد یک لحظه برگشت به قبل به سال پیش

خدایا اینم چارش دست شماست خودتون سفرش و جمع کنید 

 

 

اما خیلی وقتی هست از بحث سیاسی و در ری دور بودم تا صحبت های فردی خام و به گفته خودش کاربلد 

کاربلدی که تمام بلدی کارش فقط در منفعت خودش جمع شده و تفکرش،

دین و دیانت و پیامبر و اهل بیت هم فقط به نشان سیاست

خیلی دوست دارم از صحبت هام بگم باهاش ولی حیفه این مطلب و جدا نکنم 

شایدم بگذرم بهتر باشه 

هرچی خدا بخواد 

 

غنچه گل نغمه خوان شد در هوای کوی او 

   بلبل دستان سرا مست بشد از روی او 

خرقه می نفروشید و به محراب شتافت چ

   کس که عاقل بشد از عطر و گلاب موی او 

 

الهنا و ربنا من لنا غیرک 

یا حق

 

 

۰۲ آبان ۹۹ ، ۰۲:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

بدون شرح 2

به نام آرام بخش جان 

 

 

چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیم

 

خون کند خاطر من خاطره عهد قدیم

 

 

چه شدن آن طره پیوند دل و جان که دگر

 

دل بشکسته عاشق ننوازد به نسیم

 

 

آن دل بازتر از دست کریمم یارب

 

چون پسندی که شود تنگتر از چشم لئیم

 

 

عهد طفلی چو بیاد آرم و دامان پدر

 

بارم از دیده به دامان همه درهای یتیم

 

 

یاد بگذشته چو آن دور نمای وطن است

 

که شود برافق شام غریبان ترسیم

 

 

یا به آهو روشان انس وصفا ده یارب

 

یا ز صاحبنظران بازستان ذوق سلیم

 

 

سیم و زر شد محک تجربه گوهر مرد

 

که سیه باد بدین تجربه روی زر و سیم

 

 

دردناک است که در دام شغال افتد شیر

 

یا که محتاج فرومایه شود مرد کریم

 

 

نشود مرغ چمن همنفس زاغ و زغن

 

“روح را صحبت ناجنس عذابیست الیم”

 

 

دولت همت سلطان قناعت خواهم

 

تا تمنا نکنم نعمت ارباب نعیم

 

 

هم از الطاف همایون تو خواهم یارب

 

در بلایای تو توفیق رضا و تسلیم

 

 

نقص در معرفت ماست نگارا ور نه

 

نیست بی مصلحتی حکم خداوند حکیم

 

 

شهریارا به تو غم الفت دیرین دارد

 

محترم دار به جان صحبت یاران قدیم

۲۸ مهر ۹۹ ، ۰۱:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

مهربان غریب

به نام آرام بخش

 

همه گفتند و میگن امام رضا امام غریب 

امسال من غریبم رضا جان دلم سخت هوای حرم دارد

سخت تشنه سقاخانه، سخت تشنه تماشای حرم 

دلم سخت، سخت شده از دوری

هوای دلم احوال گوهرشاد را دارد شب های حرم 

خلوت و ساکت، شما بودی و حرم 

احوال خوب نیست 

شاه کرم، ولی نعمت ما، نگذاری بخندند به احوال ما، به مردم ما 

به کشور ما 

دل مردم زخمی، جسم بیمار،جیب خالی، دل ها همه پر ازغصه و کینه و حسد 

هیچ کس به فکر ما نیست جز شما و پدرانتان 

خودتان هوای دوستانتان را داشته باشید 

دیگه از دست هیچ کس کاری  ساخته نیست 

جهان میگه درد بی دوا 

ولی ما نسخه بی دوا دیده ایم از شما 

یا امام رضا بازهم چشم دوخته ایم به پنجره فولادتان 

و...... 

درد داریم و امید شفا از درگهان 

 

حرف داریم همه اما باقی در محضر حضورتان 

یا حق 

 

۲۶ مهر ۹۹ ، ۰۱:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

بلا

به نام آرام بخش جان

 

شب و روز ما شده امید فردا ، فردایی که شاید پر از حادثه هاس

زمان، زمانیست که دیگر خبری از فردا نیست، کاش روزگار برمی‌گشت به سال قبل کرونایی نبود مرگ مفتی نبود، غربت نبود، ولی الان متاسفانه هست 

بلا شد بر سر 

خدایا خودمون کردیم ولی شما درست کن 

ما بد بودیم، ولی شما خدایی کن

خرابیم و آبادی  دست شماست 

بازهم شکر مهربان تر از مهربانان 

 

گلایه، پر از خاطره و یادگاری و..... 

گلایه 

برای گفتن من شعر هم به گل مانده 

نمانده طاقتی و صد ها سخن به دل مانده

صدا که مرحم درد بود زخم مرا

به پیش درد عظیم دلم خجل مانده 

از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست 

گرهم گله ای هست دگر حوصله ای نیست 

سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم 

یک لحظه جز این دست مرا مشغله ای نیست 

دیریست که از خانه خرابان جهانم 

بر حال خزان گشته من برگ گلی نیست 

برگ گلی نیست 

و..... 

 

 

خدایا بابت این اوضاع هم شکر شکر شکر 

الهی و ربی من لی غیرک 

یاحق🌸🌸

 

۲۲ مهر ۹۹ ، ۰۱:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

احوال غریب اما آشنا 3

به نام آرام بخش جان

 

چقدر زیباست درکنار تو بودن چه احساس غریبی دارد نگاه کردن به حرم زیبایت، شب جمعه حرم بودن حال دیگری دارد

شلوغی ها اشک ها خنده های رفیقانه و چه و چه همه به یک نام و هدف منتهی میشد حسین حسین حسین(ع)

پرچمشان از آذربایجان بود و زبانشان آذری ولی عشقشان حسین 

ایرانی، عرب،. ترک، کرد، لر همه این روز ها یک نام دارند آن هم ذکر شماست 

بار آخر کربلا فقط از حرم به یادم هست ولی از فیض شما خیر 

 

چه قدر زیباست دیدن شما یک دل سیر نگات کردم آقا با سر با دل با قلب 

دل در راه عشق حاکم است عقل سرباز 

دلم مجنون است مجنونی که دوایش به دست توست

فاصله ام با شما تنها به 700 قدم رسیده 

من کجا شما کجا 

ممنون آقا ممنون مرد تنها 

نجف به حضرت پدرتان عرض کردم که هر که علی را درک کند تاوان دارد 

مگر میشد پسری از شما دردتان را بداند و تاوان نگرانی و درد دین را نداند 

 

حرف ها از جایگاه من به دور شده 

من کجا درد مولا و امام کجا 

همین که اینجایم عالیست شکرت خدا شکر 

به یاد همه هستم به یاد دوست و عزیز و آشنا و...... 

همه انگار در کنارم هستند برای تک تکشان از ته دل دعا کردم دلم می‌خواهد به اندازه التماس  دعا گو ها هم به حرم نگاه کنم

 

حرم دلتنگی نمی‌شناسد اینجا آشنا تر از همه جایم 

آنقدر آشنا که دوستدارم پیش آشنا بمانم 

فردا وداع است و هیچ چیز بد تر از وداع نیست شکر خدا تا الان وداع نداشتم 

وداع با امام محسوس در این حد از فاصله سخت است 

تقوا که نباشد اینجور می‌شود 

دلم پر از حرف بود، خواهش، تمنا اما زبان دلم از زبان دهانم جلوتر 

و می‌دانم که زبان دلم بیشتر از زبان بدن اثر دارد 

موکب خسته همه حاجت دار، پاهای تاول زده، و هستند ولی برای یک چیز آمدند و آن هم شمایید وبس 

 

معجزه شما را به چشم دیدم تب 40 درجه و گلو نابود درست در 24 ساعت قبل الان هیچ اثری ازش نیست 

آن وقت چطور می‌شود مدیون این آقا نبود 

 

تمام وقت عزیزانم جلوی چشمانم هستند یا امام حسین تمامشون سالم وزیر سایه خودت موفق و مؤید بدار 

 

و در آخر راه را بی راه بلد طی کردن برایمان خوش نیست 

چشممان خیره به راه است کجاست سرورما؟؟؟!!

اللهم عجل لولیک الفرج 

در پناه مولای حسین (ع)

شام اربعین98 کربلا معلی 

 

اربعین امسال گذشت و ما جاماندیم عیب را جویا شویم رفقا 

شاید......... 

اللهم الرزقنا شفاعت الحسین (ع) فی دنیا و الآخره 

 

۱۸ مهر ۹۹ ، ۰۲:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام