به نام آرام بخش جان
بازهم پاییزی دیگر از راه رسید با صدایی سوزناک و تنپوش زرد درخت های کهن پارک محله هنوز یک روز نیست که از پاییز میگذره ولی امروز دیدم درخت های پارک برگ ریزون و شروع کردن، شاید اونا خیلی خیلی منتظر پاییز بودن که با رسیدن موعد مقرر رفتن برای جشن پاییزی خودشون
ولی احوالات من الان پاییزیست، دلم برای حرم تنگ شده چند روز دیگه اربعینه و هیچ خبری نیست از رفتن، دوساله که عطر حرمش و حس نکردم، خیلی جای خوبیه، آرام بخش ترین مکان برای حس کردن رفیقی چون امام حسین
اینم از جمله مصلحت های الهی و خواست خودشه که امسال هم راه حرم آنچنان باز نشد
حال دلم برای جوانی گرفته که درگیر عشق شده همکاری باحال و خوش خنده که حسابی رفته تو لک دلم خیلی میخواد یه کاری براش انجام میدادم ولی هیچ کاری از دستم بر نمیاد فقط میتونم دل داریش بدم و اوضاع و یکم براش مرتب کنم
خب بگذریم بریم یکم برای دعا
خدایا به حق لطف و کرامتت ریشه ظلم و ستم و بیماری و بکن هر آن کسی که درگیره با این ویروس لعنتی و خودتت لباس عافیت بهش بپوشون
خدایا به برکت نام امام حسین خودت حافظ این دانش آموزان و معلم هایی باش که امسال قراره بعد از دوسال در مدرسه هارو بازکنن و شروع به یادگیری و کار کنن
خدایا به حق مهربونبت واسط عشق جوون های ما باش و خیلی هواشون و داشته باش
در پایان هم ظهور آقا امام رمان عج الله تعالی فرجه الشریف و خیلی خیلی نزدیک فرما
به امید لطف کرمت
یا علی