به نام آرام بخش جان

چقدر روز ها سریع سپری می‌شوند و تو میمانی و لحظه های رفته

چشم بر هم زدنی به جایی میرسی که هیچ چیز نیست جز تو و تار موی سپید

قدر لحظه را داشتن این نیست که خودت را برای لحظه ها بکشی این است که از لحظه ها لذت ببر

تا به این لحظه هنوز زمان هایی که در برهه هایی قدر دونستم و فقط داخلش لذت بردم از زندگی هنوز به یادم هست و هنوز برایم قشنگ ترین لحظه هاست

زیباترین زمان وقتی است که جلوی آینه از چین چروک  صورت و گرد نشسته بر مو راضی باشی و تمام روز های لذت بخش برایت تداعی شود و خوش به حال کسی که تمام زندگی اش را زندگی کند

زندگی را زندگی کنیم با عشق با مهربانی با کمک کردن 

 

 پل.... 

 

برای خواب معصومانه ی عشق

کمک کن بستری از گل بسازیم

برای کوچ شب هنگام وحشت

کمک کن با تن هم پل بسازیم

کمک کن سایه بونی از ترانه

برای خواب ابریشم بسازیم

کمک کن با کلام عاشقانه

برای زخم شب مرهم بسازیم

بذار قسمت کنیم تنهاییمونو

میون سفره ی شب تو با من

بذار بین من و تو دستای ما

پلی باشه واسه از خود گذشتن...

 

به قلم ایرج جنتی

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج

یاعلی مدد