حرف دل

میروم دور از همه با دنیای خود خلوت کنم باید اخر من به این بیگانگی عادت کنم

۷ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

خاطرات کاظمین

بسم الله الرحمن الرحیم 

امشب شب شهادت امام جواد علیه السلام و دلم به شدت به یاد حال و هوای حرم باصفاشونه چه صفایی داشت تو اوج خستگی ها و درگیری های کربلا و ترمینال بغداد آخر شب رسیدیم کاظمین از سفر قبل خاطره درستی از کاظمین نداشتم و دوست داشتم این سفر برام خاطره ساز باشه 

اتوبوس رسید و لشگر خسته به زور راهی حرم شدن ولی این خستگی به خودش قسم تا بیرون حرم بود وقتی وارد حرم میشدی انگار رفتی حرم امام رضا شاید کسی باورش نشه ولی من احوالم احوال حرم امام رضا بود عظمت دو گنبد طلایی و متقارن، مناره های موازی صاحبان حرمین دم درحرم میخ کوبم کرد خاطره قبلی ام از این حرم طوفان شن بود به شدتی که هیچ چیز و نمیشد دید ولی سال پیش اون حجم عظمت و صفا رو دیدم

جای همه واقعا خالی 

قرار توقف سه ربع بود این قرار به نزدیک یک ساعت و نیم طول کشید

داخل حرم نمیشد حرم دید و بخوای گله مند باشی خیلی سعی می‌کردم حاجت بخوام ولی نمیشد زبونم به گله نمی‌گشت 

فقط باید محو تماشا بود و صحبت

آخر کارم تمام حاجت ها مثله یه فیلم جلوم رد شد

توی این حرم دلم میخواست همه رو یاد کنم مرده و زنده رفیق و نارفیق تا جایی که ذهنم یاد کرد ازشون یاد کردم انگار رسیده بودم به یه جایی که همه چیز داشت برا همه و میخواستم برا همه بردارم 

از بچه ها قایم میشدم و بعدش حسابی گله کردن و ناراحت شدن ولی دست خودم نبود دوست‌داشتم تموم نشه این زیارت

آخر کار نفرات آخر و خودم جمع کردم بردم برا ماشین ازشون سوال کردم دیدم آره اونا هم حس من و داشتن میگفتن میشه ما بعد لب مرز بهشون ملحق بشیم واز این دست حرفا. 

دکتر فرجی هم حرف دلش اینجوری بود، این و وقتی اومدیم از حرم بیرون با یه نگاه به ساعت و دیگه تموم شد وقت آقای مطیعی نشون داد؟؟!! 

 

لشگر خسته پر انرژی  تازه بعد از زیارت یادش اومد که 10 ساعتی هست که غیر از آب معدنی هیچی دیگه نخورده و غرغر ها شروع شد آخرشم جنگ.. 

ولی امام جواد وسط این جنگ و شهر بغداد بی اعتماد یه وانت پر غذا رو به لشگر گرسنه رسوند 

الان اگه بود همه سر جونشون میترسیدن و کرونا ولی اون شب دست های هر نفر هم قاشق بود هم ملاقه دیگه در این حد هیچی نبود و گرسنگان امام جواد هم زیاد

این خاطره از سفر اربعین از کاظمین واقعا برام شیرین بود

کاش دوباره قسمت من وقسمت همه بشه زیارت کاظمین 

الهی آمین 

ای کاش به حق امام جواد ریشه این کرونا و گرونی از سری این مملکت کنده بشه که روزگار مردم و یا کرونا پر کرده یا اوضاع این مملکت 

بگذریم که اوصاف این مکان در این مقال نمیگنجد

خب با یه دعا کار و تموم کنیم 

اللهم عجل لولیک الفرج🌸🌷

یا حق

 

۳۱ تیر ۹۹ ، ۰۱:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

دکتر.... (همون قبلی)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۸ تیر ۹۹ ، ۰۰:۵۵ ۰ نظر
خروشان آرام

پرستش

به نام آرام بخش جان

 

شرایط روز به روز سخت تر میشه کرونا حسابی جا خوش کرده یه پا رفت و دوباره برگ‌شت تو این مدت دید انگار دوباره همه برگشتن به همون حالات قبل 

خدا خودت به داد مردم برس دیگه به هیچ کس رهم نمیکنه 

تو کاسه کوزه ملت زد از من بگیر تا بقیه مردم ولی این خطرش بد تره 

الان دیدن دنیا از بالا خیلی باحاله یجا خیلی راحت آدم میکشن یجا مال مردم و بالا میکشن یجا سیاه رو آدم نمیدونن یجا از سفیدا سواستفاده میکنن 

یعنی شده مثه بازار شام اوضاع به قول یه دوستان قاراشمیشه خدایا خودت یادمون بیار که کی هستیم و برا چی اینجاییم 

فقط یاده خدا و سپردن همه غم و اندوه به خودش میتونه چاره ساز باشه 

بالاخره اگه یه نفرم صدات و کامل داشته باشه اوستا کریمه 

دم شما خیلی خیلی گرم که راه فرار زندگیمی

 

پرستش

تو بزرگترین سوالی که تا امروز بی جوابه

نه تو بیداری نه تو خواب نه تو قصه وکتابه

 

برای دونستن تو همه دنیا روگشتم از میون آتش وباد

خشکی ودریا گذشتم

تو رو پرسیدم وخواستم

از ​​​​​​همه عالم وادم بی جواب اومدم اما حالا از خودت می پرسم

 تو روباید از کدوم شهر از کدوم ستاره پرسید؟؟؟ 

  از کدوم فال وکدوم شعر پرسیدو دوباره پرسید

 تو رو باید از کدوم گل از کدوم گلخونه بویید؟؟؟ 

 تو رو باید با کدوم اسب از کدوم قبیله دزدید؟؟؟ 

غایب همیشه حاضر تو رو باید از چی پرسید؟؟؟ 

از ته دره ظلمت یا نوک قله خورشید؟؟؟ 

اونور اینجا واونجا اونور امروز وفردا

عمق روح ابی آب ته ذهن سبز صحرا

مثل زندگی مثل عشق تو همیشه جاری هستی

تو صراحت طلوع ونفس هر بیداری هستی

مثل خورشید مثل دریا روشنی وبا صراحت

تو صمیمیت آبی واسه شستن جراحت

غایب همیشه حاضر تو رو باید از چی پرسید

از ته دره ظلمت یا نوک قله خورشید؟؟؟ 

تو رو از صدای قلبم لحظه به لحظه شنیدم تو رو حس کردم تو نبضم

من تو رو نفس کشیدم

مثل حس کردن گرما یا حضور یه صدایی

به تو اما نرسیدم ندونستم تو کجایی؟؟؟ تو رو باید از کی پرسید

توروباید با چی سنجید تو رو حس می کنم

اما کاشکی چشمهام تو رو می دید

غایب همیشه حاضر تو رو باید از چی پرسید

از ته دره ظلمت یا نوک قله خورشید؟؟؟ 

 

آخر کارم یه دعا باشه برای تموم مردم 

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 

خدانگهدار🌷🌷🌷🌷🌷🌷

 

۲۲ تیر ۹۹ ، ۰۲:۰۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

روند بی پایه

به نام خدا 

چرا هیچ چیز مثه قبل نیست!!؟؟ چرا آدما دیگه حواسشون به این که آدمن نیست؟؟!! چرا......

دنیا این روزا پر از این سوال هاست و برا همش جواب هست و برای هیچ کدومش حتی حال شنیدن نیست 

نمیدونم این چه آتشیه که داره مملکت و ما مردم و میسوزونه یه لحظه که به زندگی مردم آبرومند فکر میکنم و میبینم که دیگه نمیتونن با آبرو صورت خودشون و حتی باسیلی سرخ نگهدارن اعصابم خورد میشه 

به خدا دیگه نمیشه زندگی کرد مردمم خیلی صبورن خیلی آقان این دولت و به جرعت میگم نظام ما کی میخواد برا مردمش کار کنه 

وضع استان م و هم جوار ها خوبه بقیه مردم محروم دارن از بین میرن بابا این اقتصاد همه چیز مردم و ازشون گرفته دینشون اخلاقشون فکرشون بابا مثه ربات شدیم و تهش هیچی به هیچی یه لحظه به این فکر کنیم دیگه تو تهرون نمیشه خونه حتی اجاره کرد 

خدایا چرا دستم بستس خدایا چرا کسی برا ما فکر نمیکنه چرا این زالو 1400 اش  تموم نمیشه مردم خون براشون نمونده شیره جونشونه ابرو مندن بچه بزرگ دارن بیکار

بره کار آفرین شه باشه بره ده همون کارآفرین بد بختم اگه پارتی نداشته باشه و بی زبون باشه زندگیش به فنا میره 

دقیقا یکی بگه باید چیکار کرد تو مملکت ما 

آهان باید بری دلال بشی باید دلار بخری بفروشی باید بری صب تا شب بشینی بازار طلا آ بخری و بفروشی میخوای پولدار بشی دلال شو خرید و فروش اگه زحمت کشیدی کلات پس معرکس اگه فنی بودی باید فقط بدوی و بعدشم چون فنی هستی دیگه مالیات و دوبل بدی و دلال جماعت یه ریال نده

ازدواج میخوای بکنی؟ بهت وام میدیم چقدر 50 تومن بابهره و عالی 

بردیم بالا دیگه براتون از اون ور یخچال و دوبل کردیم طلا را سوبل 

بابا بسه دیگه 

میترسم از اون روز که مملکت و بفرسته هوا 

فقط و فقط دیگه خودت میتونی به داد مردم برسی 

الهنا و ربنا من لنا غیرک

 

۱۵ تیر ۹۹ ، ۰۲:۲۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

کفرنامه

به نام خودت 

با این که خیلی وقته دل خوشی ندارم و روی بدبیاری و احوال بد بهم رو آورده ولی میگم امید به خودت مگه من و نمیبینی به خودت قسم ببین من و

بدم؟؟ باشه خوبم کن ولی یه سری بزن بهم بلندم کن

کی و به جز تو دارم؟  

یه عمر باهات رسمی و محترمانه حرف زدم چون خودم و در عددی ندیدم بخوام عامیانه حرف بزنم یه عمر گفتم امید به خودتون ولی خدا انگار ساده بگم بیشتر خریداری بخر هیچی ندارم!! نسیه بده چرا باید کارم به گله بکشه من که همیشه گفتم دمت گرم تو هر شرایطی گفتم به خودت میسبارم 

ولی جمع کن این بدبیاریا و این احوالا 

میدونم همه چی دادی و این که نفسم بالا پایین میره از لطف شماس ولی 

دیگه کم آوردم

کم

فقط . .  

هیچی دیگه بیشتر کافر نشم 

ولی این کافره جاش پشت در خودتونه جای و دیگه نداره بره 

فقط همین

شرمنده 

۱۰ تیر ۹۹ ، ۰۱:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

به وقت آرامش

به نام خدای حکیم

هفته ها در این برهه از زمان فرصت مکث نمیدن اینقدر سریع میگذرن تا با گذرشون نشون بدن که داریم یه هفته بزرگتر میشیم یا شایدم باید گفت پیر تر 

پیری عیب نیست موی سفیدم عیب نیست ولی خب زیاد شدنش شاید تو روحیه اثر بزاره رو من که اثری نداشت

یه زمانی اونقدر قشنگ می‌گذشت که دوست داشتی فقط امروزت بره برا فردا برای یه روز جدید ولی حالا یکم اوضاع فرق کرده و دست انداز هست تو مسیر اونم نه یکی خیلی 

اینارو گذاشتن تا پاکارا رو انتخاب کنن شهیدا مشخص بشن نفرات برتر خودشون و بشناسن و.... 

شاید سختی و دست انداز زندگی برای بزرگ شدنه ولی اگه برسی به تهش جایزه داری وسط کار بمونی با برازندگی هیچ فرقی نداره

بگذریم امشب  یاد یه رفیق من و با خودش برد به بین الحرمین برد به صب جمعه حرم امام حسین برد به همون جا که به هیچی فکر نمیکنی جز خودش

همون جایی که فقط یه نفر صدات و داره و اون یه نفرم مثه اینجا تو منی نداره 

امشب دلم گیره حرم شده گیره دلتنگی گیره خیلی چیزای دیگه

آقا جان زندگی داره برای مردم مثه یه میدون سخت شده فقط داریم دور میزنیم آقا خیلی گیریم گیره این دنیا یعنی گیرمون انداختن خودت برس به دادمون

السلام علی الشیب الخضیب 

 

۰۶ تیر ۹۹ ، ۰۱:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام

دل شوره

به نام خودت

چن روزه دلواپسم و دلم شور میزنه نمیدونم برای چی کلافم و کلا کاری نمیکنم موقع امتحان های مجازی حوصله سر برم نزدیکه ولی شلوغی پابندم کرده و اجازه هیچ کاری و بهم نمیده 

الان چن شبه که حتی نمیزاره متن بنویسم 

نمیدونم والا هرچی هست که ازش متنفرم چون کامل زندگیم و برده تو انفرادی🙂

اما خوبه خواهر داشته باشی خوبه  که برسی و بگه امروز روزه دختره من کادو میخوام منم فقط لبخند بزنم و بگم باشه سال دیگه برات می خرم

این حرف من و برد پیش کسایی که خیلی وقته یادشون نبودم شرمندم شرمنده 

دلم به قم و مشهد رفت ببخشید که چن وقته براتون حرف نزدم  و یادتون نبودم روم سیاه

 

اما الانم که مینویسم نمیدونم دلیل این دلواپسی چیه 

هرچی هست خودت میدونی خدا جون ما شاید بی خبر باشیم

برم برای مناجات 

به دریا بنگرم دریا تو بینم به صحرا بنگرم صحرا تو بینم به هرجا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا تو بینم 

دروغ است من مال این اشعار نیستم من هنوز هم در دوراهی های سخت دو دل میشوم چون همه را خودم میدانم گویا ته دلم رضایتتان را نمی یابد 

شما آنقدر بزرگید که هر لحظه سر راهمان نشانه قرار دادید و هر نشانه یعنی پلی به سمت شما اما من غافلم، غافلم که دلسرد میشوم غافلم که نا امید میشوم غفلت انگار گاهی با زندگی همراه می‌شود 

شما تنها ترین کسی هستید که از رگ گردن هم به من نزدیک ترید 

همه می‌روند و تنها شما برای ما می‌مانید شما می‌مانید وقتی که احوالم ناخوش است شما هستید وقتی نا امیدم شما شما و تا ابد شما 

دنیا یعنی من به علاوه شما چرخه ما به دست شماست نگاه کنید رستگاریم و رو برگردانید بی کس 

پس به بی کسی مان در دنیا رهم کنید ما فقط شما را داریم 

الهی و ربی من لی غیرک 

و اما تبریک روز دختر به خواهرانم 

ارزوی هر برادری سعادت و خوشبختی خواهرش است 

و بهترین هدیه برای خواهران و تمام دختران وطنم خوشبختی و زندگی فاطمیست 

این روز و بهتون تبریک میگم 🌷

 

 

۰۳ تیر ۹۹ ، ۰۲:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خروشان آرام