سلام


ثانیه ها واقعا در حال گذرن و فقط باید زندگی کرد 

این هفته واقعا هم خودم پر حرف بودم و هم بچه ها شبا آخر شب میومدن با هم حرف میزدیم چقدر حرف توی این دو روزه بچه ها برام زدن هر کدوم به یه جور و حالی

درسا هم که واقعا دیوونم کردن بابا این حجم واقعا بی سابقه س بازم شکر


و اما جایی شنیدم که گفت دلتنگی زبان نفهم ترین حس دنیاست حالا هی واسش دلیل بیار


(ولی اگه تورو نداشتم تو دانشگاه چیکار میکردم چقدر خوب شد که توی عملیات بدر شرکت کردی چقدر خوبه که آوردنت تو دانشگاه ما سه ساله همه چیم و میدونی

رفیق اگه تو رفاقت کم آوردم بگو بهم  تشکر )


امروز وقتی کتاب و بستم با خودم گفتم واقعا اگه خدارو نداشتم چیکار میکردم  واقعا کی بود که ببینتم و جوابم و بده با کی میخواستم حرف بزنم کی میخواست بهم انگیزه بده دستم و بگیره  هیچ کسی غیر خودش


و اما خاطره  خاطرات گاهی آنقدر دست و پای آدم و میبندن که گاهی اجازه زندگی و نمیدن خاطره هم اگه قشنگ باشه که دیگه میبرتت به ناکجا آباد امشب علی واسه این که ناراحت نباشم و غصه گوشیما نخورم که نمیدونم چرا فکر میکرد غصه میخورم شروع کرد خاطره گویی که دیدم  وایی چقدر غرق خاطراتش شده دیگه کلا بحثش از منم بیرون رفته بود خیلی آقاست دمش گرم خداحفظش کنه



دلم بدجور هوای مشهد و داره  یا امام رضا باید بیام حرف دارم حضوری


اللهم عجل لولیک الفرج


یاعلی